در این پست شما با عبارات و اصطلاحات اختصاری کسب و کار آشنا خواهید شد، عبارات کوتاه شده کسب و کار که هر کارشناس و متخصص کسب و کار باید بداند؛ این موضوع در قالب ۳ قسمت ارائه خواهد شد، با هورموند همراه شوید؛
B2B: Business-to-Business
شرکتهایی که به کسب و کارهای دیگر میفروشند؛ مانند: Slack، Google.
B2C: Business-to-Consumer
شرکتهایی که مستقیماً به مصرفکنندگان میفروشند؛ مانند: Amazon، Apple، Nike.
CAC: Customer Acquisition Cost
هزینه کل فروش و بازاریابی شرکت است. برای محاسبه در یک دوره زمانی مشخص (ماه، فصل یا سال) گامهای زیر را دنبال کنید:
پرداختیهای تبلیغات+ دستمزدها+ کمیسیونها+ پاداشها+ بالاسری
تقسیمبر تعداد مشتریان جدید در آن دوره زمانی
CEO: Chief Executive Officer
مدیر ارشد اجرایی: بالا رتبهترین مدیر شرکت. CEO مسئول حداکثر کردن ارزش شرکت و تصمیمگیریها در مورد سیاست و استراتژی شرکت است و به هیئتمدیره گزارش میدهد.
CFO: Chief Financial Officer
مدیر ارشد مالی: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت ریسکهای مالی در شرکت، شامل برنامهریزیهای مالی، نگهداری سوابق و گزارش دهی. این شخص سخنگوی مالی شرکت است و معمولاً به CEO و هیئتمدیره گزارش میدهد.
CIO: Chief Information Officer
مدیر ارشد اطلاعاتی: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت، پیادهسازی و قابلیت استفاده از اطلاعات و تکنولوژیهای کامپیوتری در شرکت. CIO تکنولوژیهای کامپیوتری مناسب برای شرکت و بهبود فرآیند کسب و کار را شناسایی میکند و سپس سیستمی ایجاد میکند که منافع و بهبودها واقعاً رخ دهند.
COO: Chief Operating Officer
مدیر ارشد عامل: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت و نظارت بر عملیات کسب و کار در یک شرکت. COO معمولاً به CEO گزارش میدهد.
CSO: Chief Security Officer
مدیر ارشد امنیت: ارشدترین مسئول اجرایی برای توسعه و نظارت بر تمام برنامهها و سیاستهایی که از افراد، داراییهای فکری و اموال مشهود یک شرکت محافظت می-کنند. این شامل هر چیزی میشود از حریم شخصی و حفاظت داده تا امنیت محیطی و سلامت و ایمنی.
CTO: Chief Technology Officer
مدیر ارشد فناوری: گاهی “مدیر ارشد فنی ” نیز نامیده میشود. CTO ارشدترین مسئول اجرایی برای تمرکز بر تمام مسائل فناوری و علمی در یک سازمان است. این مقام در شرکتهایی با صنایع مبتنی بر تکنولوژی، از نرمافزار و تجارت الکترونیک گرفته تا خودروسازی و بیوتکنولوژی، بسیار معمول است.
CLV or CLTV: Customer Lifetime Value
ارزش طول عمر مشتری. (LTV را ببینید)
CoCA: Cost of Customer Acquisition
هزینه کسب مشتری. (CAC را ببینید)
CSS: Cascading Style Sheets
الگوهای آبشاری (شیوهنامه آبشاری): زبانی که طراحی و ارائه صفحات وب را مدیریت میکند و همراه با HTML که برای محتوای صفحات وب بکار میرود، کار میکند. اگر HTML را اسکلت صفحات وب تصور کنید در این صورت CSS لباس آن است.
CX: Customer Experience
تجربه مشتری. (UX را ببینید)
DNS: Domain Name Server
سامانه نام دامنه: سروری که آدرس وب را به یک یا چند IP آدرس ترجمه میکند.(IP آدرس را ببینید)
EOD: End Of Day
به معنای پایان روز تجاری است. بهطور مثال ممکن است همکارتان بگوید که “EOD فردا ” گزارش را تحویل میدهم. در برخی موارد EOD به معنای رسمیتر پایان روز معاملاتی در بازارهای مالی است.
ASP: Application Service Provider
میزبانی وب که سرویسهای مبتنی بر کامپیوتر را برای مشتریان یک شبکه فراهم میکند.
API: Application Programming Interface
اصطلاح برنامهنویسی کامپیوتری که مجموعهای از قوانین را شامل میشود API ها به اپلیکشین مجوز استخراج اطلاعات از یک سرویس و استفاده از آن در اپلیکیشن را میدهد. API ها درواقع مانند یک تلفن برای اپلیکیشن ها عمل میکند تا باهم گفتگو کنند. API یک اپلیکیشن را “فرامیخواند ” و اطلاعات را میگیرد تا شما در نرمافزارتان از آن استفاده کنید. API ها دسترسی به دادههای موردنیاز برای پاسخ دادن به مشکلات مشتریان را تسهیل میکنند.
همچنین بخوانید: