09109200500 info@damaavand.com

اگر برندتان را به‌عنوان یک منبع نور تصور کنید، در یک دنیای ایدئال نور برند شما به‌طور روشن و مستقیم بر مشتریان موردنظرتان می‌تابد، به‌گونه‌ای که آن‌ها می‌توانند تمام ارزش ارائه‌شده توسط برندتان را با وضوح زیادی مشاهده کنند؛ اما در بی‌نظمی و آشفتگی مارکت، میان برند شما و مشتریانتان، انتشار نور به‌درستی صورت نمی‌پذیرد.

به گزارش “آژانس کسب و کار هورموند” ذینفعان شرکت ازجمله شرکا، نمایندگان فروش، خدمات دهندگان، رهبران جامعه و … میان برند و مشتریان شما قرار می‌گیرند. انتشار نور برند بر مشتریان به نقش‌هایی که ذینفعان ایفا می‌کنند وابسته است به همین دلیل ساخت برند از درون شرکت شروع می‌شود و در همان‌جا به پایان می‌رسد. نوآوری‌های برند بایستی برای بهینه‌سازی نقش همه ذینفعان و به حداکثر رساندن بازده سرمایه‌گذاری در ساخت برند به کار گرفته شود. این مورد، همان عملکرد مدیریت برند به‌عنوان کسب‌وکار است. زمانی که فعالیت ذینفعان از طریق تمرکز بر برند هدایت می‌شود، نور برند شما با درخشش بی‌نظیری بر مشتریانتان پرتو می‌افکند. شاید متمایزکننده‌ترین نشانه رویکرد مدیریت برند به‌عنوان کسب‌وکار، روش هزینه کردن برای برند و کنترل آن باشد.

هزینه‌های برند سازی سنتی مانند تبلیغات و روابط عمومی، به‌عنوان هزینه انجام کسب‌وکار در نظر گرفته می‌شوند که نتیجتاً به‌عنوان اقلامی از خط بودجه به‌حساب می‌آیند که در زمان رویارویی سازمان با کمبود منابع مالی می‌توان آن‌ها را کاهش داد. با به‌کارگیری رویکرد برند به‌عنوان کسب‌وکار، پول صرف شده برای برند، به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری کسب‌وکار انباشته می‌شود. هزینه‌های صرف شده برای ایجاد یک کسب‌وکار همان هزینه‌های ایجاد برند می‌باشند و به همین دلیل برندهای بزرگ منتظر می‌مانند تا ارتباط خارجی برقرار کنند. آن‌ها پس‌ازآنکه همه مؤلفه‌های برند توسعه یافت و هماهنگ شد (ازجمله طراحی محصول)، به برقراری ارتباط می‌پردازند. مردم دیگر از روش‌های مارکتینگ سنتی خسته شده‌اند و حتی رویکردهای مشتری محور نیز گاهی پاسخگوی آن‌ها نیست چراکه بنگاه‌های بزرگ احتمالاً نمی‌توانند همه‌چیز برای همه مردم باشند.

همچنین بخوانید:   تکنیک واکنشی در جایگاه سازی برند

با توجه به‌سرعت تغییر در محیط کسب‌وکار امروزی، هنگامی‌که فرصت‌ها به وجود می‌آیند، موفقیت کمتر در برنامه‌ریزی استراتژیک و بیشتر در تصمیم‌گیری استراتژیک وجود دارد. با داشتن یک پلتفرم برند قوی، اتخاذ تصمیمات سریع و سازگار با همه ارزش‌ها و ویژگی‌های شرکت بسیار آسان‌تر می‌شود. رهبران کسب‌وکار باید سریعاً رویکرد برند به‌عنوان کسب‌وکار را اتخاذ نمایند. برندهای بزرگ، حاشیه‌های سود بالاتر از متوسط صنعت مربوط به خود رادارند که قطع به‌یقین این مسئله اتفاقی نیست. اگر ارتباط عاطفی و حس هویت را به طریقی ارائه دهید که با آگاهی اجتماعی و فرهنگی سازگار باشد، مشتریانتان هزینه لازم را برای به دست آوردن این امتیاز صرف می‌کنند تا یکی از ذینفعان شما باشند. این مسئله فقط با استفاده از رویکرد برند برای ساخت برند امکان‌پذیر است.

انتهای مطلب/