09109200500 info@damaavand.com

در این پست شما با عبارات و اصطلاحات اختصاری کسب و کار آشنا خواهید شد، عبارات کوتاه شده کسب و کار که هر کارشناس و متخصص کسب و کار  باید بداند؛ این موضوع در قالب ۳ قسمت ارائه خواهد شد، با هورموند همراه شوید؛

B2B: Business-to-Business

شرکت‌هایی که به کسب و کارهای دیگر می‌فروشند؛ مانند: Slack، Google.

 

B2C: Business-to-Consumer

شرکت‌هایی که مستقیماً به مصرف‌کنندگان می‌فروشند؛ مانند: Amazon، Apple، Nike.

 

CAC: Customer Acquisition Cost

هزینه کل فروش و بازاریابی شرکت است. برای محاسبه در یک دوره زمانی مشخص (ماه، فصل یا سال) گام‌های زیر را دنبال کنید:

پرداختی‌های تبلیغات+ دستمزدها+ کمیسیون‌ها+ پاداش‌ها+ بالاسری

تقسیم‌بر تعداد مشتریان جدید در آن دوره زمانی

 

CEO: Chief Executive Officer

مدیر ارشد اجرایی: بالا رتبه‌ترین مدیر شرکت. CEO مسئول حداکثر کردن ارزش شرکت و تصمیم‌گیری‌ها در مورد سیاست و استراتژی شرکت است و به هیئت‌مدیره گزارش می‌دهد.

 

CFO: Chief Financial Officer

مدیر ارشد مالی: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت ریسک‌های مالی در شرکت، شامل برنامه‌ریزی‌های مالی، نگهداری سوابق و گزارش دهی. این شخص سخنگوی مالی شرکت است و معمولاً به CEO و هیئت‌مدیره گزارش می‌دهد.

 

CIO: Chief Information Officer

مدیر ارشد اطلاعاتی: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت، پیاده‌سازی و قابلیت استفاده از اطلاعات و تکنولوژی‌های کامپیوتری در شرکت. CIO تکنولوژی‌های کامپیوتری مناسب برای شرکت و بهبود فرآیند کسب و کار را شناسایی می‌کند و سپس سیستمی ایجاد می‌کند که منافع و بهبودها واقعاً رخ دهند.

 

COO: Chief Operating Officer

مدیر ارشد عامل: ارشدترین مسئول اجرایی برای مدیریت و نظارت بر عملیات کسب و کار در یک شرکت. COO معمولاً به CEO گزارش می‌دهد.

همچنین بخوانید:   7 عامل مهم که بر رشد کسب و کار شما تأثیر می‌گذارد

 

CSO: Chief Security Officer

مدیر ارشد امنیت: ارشدترین مسئول اجرایی برای توسعه و نظارت بر تمام برنامه‌ها و سیاست‌هایی که از افراد، دارایی‌های فکری و اموال مشهود یک شرکت محافظت می-کنند. این شامل هر چیزی می‌شود از حریم شخصی و حفاظت داده تا امنیت محیطی و سلامت و ایمنی.

 

CTO: Chief Technology Officer

مدیر ارشد فناوری: گاهی “مدیر ارشد فنی ” نیز نامیده می‌شود. CTO ارشدترین مسئول اجرایی برای تمرکز بر تمام مسائل فناوری و علمی در یک سازمان است. این مقام در شرکت‌هایی با صنایع مبتنی بر تکنولوژی، از نرم‌افزار و تجارت الکترونیک گرفته تا خودروسازی و بیوتکنولوژی، بسیار معمول است.

 

CLV or CLTV: Customer Lifetime Value

ارزش طول عمر مشتری. (LTV را ببینید)

 

CoCA: Cost of Customer Acquisition

هزینه کسب مشتری. (CAC را ببینید)

 

CSS: Cascading Style Sheets

الگوهای آبشاری (شیوه‌نامه آبشاری): زبانی که طراحی و ارائه صفحات وب را مدیریت می‌کند و همراه با HTML که برای محتوای صفحات وب بکار می‌رود، کار می‌کند. اگر HTML را اسکلت صفحات وب تصور کنید در این صورت CSS لباس آن است.

 

CX: Customer Experience

تجربه مشتری. (UX را ببینید)

 

DNS: Domain Name Server

سامانه نام دامنه: سروری که آدرس وب را به یک یا چند IP آدرس ترجمه می‌کند.(IP آدرس را ببینید)

 

EOD: End Of Day

به معنای پایان روز تجاری است. به‌طور مثال ممکن است همکارتان بگوید که “EOD فردا ” گزارش را تحویل می‌دهم. در برخی موارد EOD به معنای رسمی‌تر پایان روز معاملاتی در بازارهای مالی است.

 

همچنین بخوانید:   بازاریابی یا مارکتینگ واقعاً به چه معناست؟

ASP: Application Service Provider

میزبانی وب که سرویس‌های مبتنی بر کامپیوتر را برای مشتریان یک شبکه فراهم می‌کند.

 

API: Application Programming Interface

اصطلاح برنامه‌نویسی کامپیوتری که مجموعه‌ای از قوانین را شامل می‌شود API ها به اپلیکشین مجوز استخراج اطلاعات از یک سرویس و استفاده از آن در اپلیکیشن را می‌دهد. API ها درواقع مانند یک تلفن برای اپلیکیشن ها عمل می‌کند تا باهم گفتگو کنند. API یک اپلیکیشن را “فرامی‌خواند ” و اطلاعات را می‌گیرد تا شما در نرم‌افزارتان از آن استفاده کنید. API ها دسترسی به داده‌های موردنیاز برای پاسخ دادن به مشکلات مشتریان را تسهیل می‌کنند.

انتهای مطلب/ هورموند

همچنین بخوانید:

اصطلاحات اختصاری کسب و کار ۲

اصطلاحات کسب و کار ۳

اصطلاحات اختصاری بازاریابی