قبل از اسلام سوق به مکانی واقعی اطلاق میشد که طراحیشده بود تا فروش در آنجا صورت بگیرد. بههرحال مفهوم اسلامی بازار و بازاریابی اسلامی بسیار جامعتر است؛ زیرابه خود معاملات، نه مکان آنها ارتباط دارد. بازار هر مکان و زمانی است که فروش رخ بدهد. اعراب قبل از اسلام که موقعیتی استراتژیک داشتند، بازرگانان حرفهای بودند و بازارهای شناختهشدهی بسیاری مانند سوق حجر، سوق عکاظ، سوق مربد، سوق عدن و بسیاری دیگر در مسیرهای بازرگانی متفاوت در عراق، سوریه، یمن، بحرین، عمان و آنچه اکنون عربستان سعودی مینامیم، واقعشده بودند.
در این بازارها کالاهایی از چین، آفریقا و اروپا تجارت میشدند؛ بهعلاوه مکانی برای روبهرو شدن افرادی از فرهنگهای متفاوت بودند. اگرچه این بازارها نقش اساسی در اتحاد زبان و فرهنگ عرب داشتند، بسیاری از آنها تحت اقتدار قدرتهای اصلی آن زمان مانند امپراطوری های ایران و بیزانس بودند.
از سوی دیگر، بازاریابی اسلامی تفکر و اعمال کنونی بازاریابی را درون چهارچوب کلی دین اسلام بیان میکند و چگونگی شکلگیری رفتار بازارهای مسلمانان را از طریق مفاهیم گوناگون مذهبی و فرهنگی بررسی میکند را برای نیل به کسبوکار موفق در بازارهای اسلامی بایستی عرف دانش بازاریابی مرسوم با الزامات بازارهای اسلامی تطابق یابد. به کلامی دیگر، تفکر و اعمال کنونی بازاریابی در این بازارها برای جذابیت داشتن باید حجاب بپوشند.
زمانی که اسلام حکومت خود را در شبهجزیرهی عرب تأسیس کرد، سازمان این بازارها اولویتی برای همهی رهبران مسلمان شد که از خود حضرت محمد (ص) شروع شد که پیش از نبوت تاجر بودند. آیههای متعددی در قرآن و همچنین آموزههای سنت وجود دارد که پیروان خود را در سازماندهی بازارها و ادارهی امور تجاریشان راهنمایی میکند. در حکومت اسلامی حاکم بازار، محتسب، منصوب میشود تا بر عملیات کلی بازار نظارت کند و مطمئن شود همهی مبادلات و معاملات طبق آموزههای اسلام صورت میگیرند، به مسائلی مثل عدم انحصار، فریب ندادن، قیمت منصفانه، اوزان و اندازههای استاندارد، استثمار نکردن افراد، زمین و احشام و غیره.
اگرچه محتسب را دولت منصوب میکند، اما شغل وی کاملاً مستقل است و تصمیماتش تحت تأثیر هیچ فردی در حکومت نیست. موقعیت او شباهت بسیاری به قاضیها دارد. چنین شغل حساس و پر تقاضایی ایجاب میکند محتسب مرد یا زنی با ویژگیهای شخصیتی خوب باشد. همچنین دانشی عمیق دربارهی ابزارها و چگونگی عمل آنها داشته باشد. اسلام رهنمونهای آشکاری دربارهی چگونگی رفتار افراد، هم فروشنده و هم خریدار، زمانی که در بازار هستند، ارائه میدهد. این رهنمونها شامل دعاهای خاص، سلام دادن، پایین آوردن صدا، رعایت بهداشت، کنترل سلاحها و جوابگویی به جامعه و بسیاری دیگر است.
مفهوم بازاریابی اسلامی معانی متفاوتی به خود میگیرد. میتوان آن را بازاریابی مبتنی بر دین، بازاریابی اسلامی محلی یا بازاریابی اسلامی بینالمللی در نظر گرفت. هر یک از اینها ویژگیهای تعریفی و کاربردهای خاص خود را دارد. واژههای نزدیک به بازاریابی اسلامی شامل «بازار اسلامی»، «بازار غیر اسلامی»، «محصولات اسلامی» و «شرکت اسلامی» هستند. به هریک از این واژهها میتوان معانی گوناگونی را نسبت داد.
بازار اسلامی را میتوان در کل به بازارهای اولیه، ثانویه و نوظهور تقسیم کرد؛ بازارهای غیر اسلامی آنهایی هستند که مصرفکنندگان هدف آنان به دینهای دیگری بهجز اسلام معتقد هستند. محصول اسلامی ممکن است محصولی باشد که مطابق شریعت است، در کشور اسلامی تولیدشده یا شرکتی اسلامی آن را تولید کرده است. شرکت اسلامی میتواند شرکتی باشد که در تولید محصولات مطابق شریعت تخصص دارد یا صرفنظر از مالکش عمدتاً برای بازارهای اسلامی تولید میکند.