کسب و کار در مسیر صحیح ...
  • تصمیم‌گیری درباره سرمایه‌گذاری‌های کسب‌وکار. به‌وسیله قابل قیاس کردن دارایی برند با دیگر دارایی‌های مشهود و غیر مشهود شرکت، تخصیص منابع میان انواع مختلف دارایی می‌تواند منطق و معیار اقتصادی یکسانی را دنبال کند. برای مثال: تخصیص سرمایه و الزامات برگشت.
  • سنجش یازده سرمایه‌گذاری‌های برند بر اساس ارزش برند به‌منظور تحقق بازده سرمایه‌گذاری که می‌تواند به‌طور مستقیم با دیگر سرمایه‌گذاری‌ها مقایسه شود. مدیریت برند و ارائه‌کنندگان خدمات مارکتینگ را می‌توان به‌وسیله اهداف عملکردی به‌وضوح مشخص‌شده در ارتباط باارزش دارایی برند سنجید.
  • تصمیم‌گیری درباره سرمایه‌گذاری‌های برند. با اولویت‌بندی سرمایه‌گذاری‌ها بر اساس برند، بخش‌بندی مشتریان، بازار جغرافیایی، محصول یا خدمت، کانال مارکتینگ و به همین ترتیب سرمایه‌گذاری‌های برند را می‌توان بر اساس هزینه و اثرات آن ارزیابی کرد و بر اساس آنچه بالاترین بازده را تولید خواهد کرد قضاوت نمود.
  • تصمیم‌گیری درباره اعطای حق امتیاز برند به شرکت‌های تابعه. تحت یک حق امتیاز، شرکت‌های تابعه مسئول مدیریت و استفاده از برند خواهند شد و مدیریت یک دارایی که باید برای آن پول پرداخت شود، در قیاس با آن دارایی که رایگان است، باید با دقت بیشتری همراه باشد.
  • تبدیل بخش مارکتینگ از یک مرکز هزینه به یک مرکز سودآوری به‌واسطه مرتبط کردن سرمایه‌گذاری‌های برند با بازده برند. رابطه میان سرمایه‌گذاری‌ها و بازده و درآمد حاصل از برند، شفاف و قابل مدیریت می‌شود. پاداش و توسعه‌ی نیروی کار مارکتینگ را می‌توان به توسعه ارزش برند پیوند زد و به‌وسیله آن اندازه‌گیری کرد.
  • تخصیص هزینه‌های مارکتینگ بر طبق منفعتی که هر بخش کسب‌وکار از دارایی برند می‌برد.
  • سازماندهی و بهینه کردن استفاده از برندهای مختلف در کسب‌وکار برحسب سهم و کمک مخصوص به خود در ایجاد ارزش اقتصادی.
  • ارزیابی ابتکارات برندسازی مشترک طبق مزایا و خطراتی که برای ارزش برند شرکت دارند.
  • تصمیم‌گیری درباره برندسازی مناسب پس از ادغام برحسب یک منطق اقتصادی آشکار.
  • در صورت نقل‌وانتقال برند، مدیریت موفق‌تر آن درنتیجه درک بهتر ارزش برندهای مختلف و آنچه می‌توان به دست آورد یا از دست داد.
  • ایجاد کارت‌های امتیاز ارزش برند بر اساس درک محرک‌های ارزش برند که معیارهایی کارآمد و متمرکز برای عملکرد بهینه برند ایجاد می‌کنند.
  • مدیریت مجموعه برندها در بازارهای متنوع، عملکرد برند و سرمایه‌گذاری‌های برند را می‌توان بر مبنایی کاملاً قیاس پذیر برای بالا بردن بازده کلی حاصل از مجموعه برند ارزیابی کرد.
  • برقراری ارتباط میان خلق ارزش اقتصادی برند با بازارهای سرمایه در زمان مناسب به‌منظور حمایت از قیمت سهام و تأمین اعتبار.

انتهای مطلب/