به گزارش آژانس کسب و کار هورموند، شواهد زیادی برای اثبات ارزش برنامه‌ریزی مارکتینگ سازمان به‌عنوان یک تخصص برای کمک به مدیران در دستیابی به اهدافشان وجود دارد، اما می‌بایست بر خصوصیات کاربردی آن نیز متمرکز شویم. در ادامه برخی از عوامل کلیدی برای توجه به برنامه‌ریزی مارکتینگ در سازمان ارائه می‌شود؛

  • برنامه‌ریزی مارکتینگ باید نقش مهمی در زمینه ارتباط بین سازمان و بازار داشته باشد. این روش با ساختار کسب‌وکار موجود امکان‌پذیر نیست.
  • به‌صورت مشابه، یک سازمان فقط با نظر مدیریت در برنامه‌ریزی مارکتینگ شرکت نمی‌کند. شواهد مربوط به برنامه‌ریزی مارکتینگ در یک سازمان به‌سادگی قابل‌مشاهده هستند. تحلیل کامل، تمرکز بر بخش‌های هدف مارکِت، هماهنگی مستقیم مزایای محصول برای نیازهای مشتریان و تمرکز استراتژیک بر ایجاد تمایز بین بنگاه و رقابت در چشم مشتریان، یعنی مجموعه‌ای از رفتارها.
  • برنامه‌ریزی مارکتینگ برای تشکیل یک سازمان و برقراری بخشی از فرهنگ کسب‌وکار همچون ارزش‌های مشترک و فعالیت‌های همه کارکنان حائز اهمیت است.
  • معرفی برنامه‌ریزی مارکتینگ در یک سازمان می‌تواند عامل قدرتمندی برای تغییر باشد.
  • برنامه‌ریزی مارکتینگ سازمان مستقیماً با برنامه شرکت در ارتباط است و همه جنبه‌های برنامه‌ریزی در سازمان باید با برنامه مارکتینگ اتصال داشته باشند. برنامه کاربردی باید مزیت متمایزی را حاصل کند و برنامه منابع انسانی شامل افراد صحیح با مهارت‌های مناسب و تحقق مزایا است، از طرفی برنامه مالی باید ویژگی‌های مالی مناسبی را برای پیاده‌سازی برنامه‌هایمان فراهم آورد.
  • تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای بین یک برنامه مارکتینگ و فرمت برنامه کسب و کار رایج وجود دارد. سایر روندها باید بر اساس یک توصیف گسترده از کسب و کار باشند، گاهی یک تحلیل SWOT و پردازش کامل موجب پیش‌بینی جریان نقدینگی و سود و ضرر خواهد شد.
  • سازمان‌ها باید نسبت به برنامه مارکتینگ متعهد باشند و اصول و ارزش‌ها را درک نمایند، اما اگر مدیر در درک صحیح برنامه مارکتینگ ناکام باشد، آنگاه این فرآیند بسیار دشوار گشته و گاهی با بیشترین سرعت ممکن انجام می‌شود، بطوریکه بتوانیم به دنیای واقعی کار بازگردیم. این موقعیت بازدهی را بهبود نخواهد بخشید.
  • برنامه‌ریزی مارکتینگ سازمان زمان‌بر است. برای سازمان‌های بزرگ به نقطه‌ای که مدیران میانی مزایای برنامه‌ریزی را درک نمایند، درباره مراحل فرآیند شفاف‌سازی کنند و قادر به برنامه‌ریزی باشند، یک سال به طول می‌انجامد. به‌صورت آشکار، این مزایا پس از پیاده‌سازی برنامه گسترش می‌یابند؛ بنابراین به‌صورت کلی، ما دوره اولیه طولانی‌مدتی را تجربه می‌کنیم. در حقیقت برای هر کاری به برنامه نیاز است.
  • برنامه مارکتینگ باید شامل عدم قطعیت درباره آینده نزدیک باشد که در آن تعدادی از خروجی‌های قابل‌شناسایی برای آماده‌سازی سازمان‌ وجود دارند. این به معنای توسعه طرح‌های احتمالی بر اساس شواهد موجود است.
  • برنامه مارکتینگ سازمان باید تعادلی را بین تعهد و انعطاف‌پذیری حاصل نماید. تعهد به بازار یا محصول پایه و اساسی را برای یک استراتژی موفق حاصل می‌کند، اما تعهد سبب کاهش انعطاف مؤسسات و ضعف آن‌ها در برابر تغییرات بازار می‌شود یک استراتژی مناسب بازار شامل تمرکز بر چند گزینه با تعهد بالا و کاهش انعطاف‌پذیری برای سایر گزینه‌ها است.

انتهای مطلب/