به‌عنوان یک شرکت تکنولوژی، چگونه عرضه کردن خودتان در بازار برای موفقیت مهم است. شما می‌توانید بهترین محصول را داشته باشید اما اگر در ارتقا و ترویج مؤثر آن موفق عمل نکنید نمی‌توانید مشتریان بالقوه خود را تا مرحله خرید هدایت کنید. مشتریان بالقوه اغلب تحقیق فراوانی قبل از تصمیم‌گیری انجام می‌دهند. یک تأثیر بد، یک گام اشتباه در بازاریابی دیجیتال می‌تواند در طولانی‌مدت هزینه زیادی برایتان داشته باشد. در ادامه ۴ مورد از بدترین روش های بازاریابی تکنولوژی دیده ایم و بهترین روش‌هایی که باید جایگزین آن‌ها شوند را بررسی می‌کنیم.
فراموش کردن قیف
نمی‌توانیم به شما بگوییم چه تعداد ایمیل از شرکت‌هایی که حتی اسم آن‌ها را نشنیده‌ایم دریافت می‌کنیم که می‌خواهند قرار ملاقاتی با ما ترتیب داده و در مورد خدماتی صحبت کنند که هرگز به آن توجهی نکرده‌ایم!
شرکت: “شما مشتری هستید که همه‌چیز را در مورد ما می‌دانید، مشکل نرم‌افزار ما حل‌شده و آماده خرید است؛ درست است؟”
ما:” شما کی هستید؟”
ببینید، فروش سرد هرگز روش خوبی نیست، روش بهتر ملاقات با مشتری درجایی که هستند می‌باشد. از چیزی که ما بازاریابان به آن “قیف تبدیل ” (مسیری که یک فرد طی می‌کند تا از یک بازدیدکننده به یک مشتری تبدیل شود) می‌گوییم استفاده کنید.
در بالای قیف، مشتریان بالقوه به دنبال محتوایی هستند که به آن‌ها در درک مشکلات کمک کند، (فکر کنید: کلان داده‌ها چه هستند و چگونه می‌توان از آن‌ها به‌عنوان اهرم استفاده کرد؟)، هنگامی‌که آن‌ها به شرکت شما اعتماد کردند، شما یک راه‌حل کلی با یک افزونه کوچک و نامحسوس به خدمات خودتان ارائه می‌دهید؛ و در انتها برای مشتریان در پایین قیف، نیاز به مورد کاوی های متقاعدکننده و تشویقی و یک call of action (از بازدیدکنندگان می‌خواهد تا کاری را انجام دهند، CTA) مناسب و واضح خواهید داشت.
حد سودآوری: مسیری که خریدار طی می‌کند یک مسیر طبیعی است، میان بری وجود ندارد، مسیر انحرافی وجود ندارد. بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که در دسترس و مرتبط باقی بمانید و مشتریان را در هر مرحله از مسیر تغذیه کنید.
هرگز از دروازه نمی‌گذرید
زمانی با یک مدیر تکنولوژی کار می‌کردیم که اصرار داشت بهترین روش دسترسی به تصمیم‌گیرندگان نهادی و پرمشغله، استفاده از پست مستقیم است. اکنون، از حرفی که می‌زنیم ناراحت نشوید، تحت شرایط صحیح و برای مخاطب صحیح می‌تواند مؤثر باشد؛ اما درواقع، اگر از یک سرویس ارسال پیام استفاده کردید فکر کنید چه تعداد از آن‌ها واقعاً روی میز مشتری بالقوه‌تان قرار می‌گیرد؟
ما با ارسال‌کننده موافق هستیم درصورتی‌که بتوانیم یک کمپین ترتیب دهیم! اگر از امتحان کردن تکنولوژی‌های جدید برای دسترسی به مخاطبان خود نهراسید، تنها افکار خلاقانه بازاریابی دیجیتال می‌تواند از برند شما به‌عنوان یک مبتکر تکنولوژی جسور و مشهور حمایت کند.
استفاده از روش های shady email
مشغول صحبت با کسی بودیم که در مورد بازاریابی ایمیلی از طریق یک لیست شامل ۷۰۰۰ آدرس ایمیل سؤال کرد. به او گفتیم که در بهترین حالت تعداد زیادی bounce (خروج سریع بدون مشاهده صفحات دیگر) را به دست می‌آورد و در بدترین حالت به‌عنوان اسپم شناخته می‌شود. او باید لیست را از طریق یک سیستم اعتبارسنجی ایمیل‌ها خلاصه و پاک‌سازی کند. با عمل به این توصیه متوجه شدیم حدود ۵۰۰۰ ایمیل دیگر غیرفعال نیستند و پس‌ازآن حدود ۴۰ درصد نرخ باز شدن ایمیل‌ها توسط گیرندگان و دیده شدن پیام افزایش یافت.
به نظر می‌رسد خلاصه و پاک‌سازی کردن لیست بازاریابی ایمیلی بعد از هر ارسال بهترین روش باشد؛ اما یک بررسی کیفی در هر چند ماه نیز لازم است تا تائید کند که شما در حال ایمیل فرستادن به همکاران، رقبا و سایر کسانی که مشتری بالقوه محسوب نمی‌شوند، نیستید و مطمئن شوید که منابع را برای ارتباط با افراد اشتباه هدر نمی-دهید. در انتها از شما خواهش می‌کنیم برای کسانی که از شما ایمیلی دریافت می‌کنند روش های ساده‌ای برای لغو اشتراک و کنسل کردن دریافت ایمیل، فراهم کنید.
سایت برای موبایل بهینه‌سازی نشده است.
حتی بیان این موضوع نیز برایمان دردآور است، اما باور کنید یا نه حتی در میان شرکت‌های تکنولوژی نیز این موضوع هنوز یک دغدغه است.
به‌تازگی از طریق تلفن همراه در گوگل سرچ کرده و به وب‌سایت یک شرکت فروش زیرساخت‌های شبکه منتقل شدیم. روی لینک سایت کلیک کرده و منتظر ماندیم تا لود شود. زمان زیادی نگذشت که دیدن سایت تأثیر بدی روی ما گذاشت و این تنها ما نیستیم بلکه ۶۰ درصد از کاربران، یک شرکت که سایت آن سازگاری خوبی با موبایل ندارد را معرفی و توصیه نخواهند کرد.
وقتی مشتریان بالقوه شما و تصمیم‌گیرندگان کلیدی مدیران پرمشغله هستند، سایت شما باید قابلیت انطباق با هر وسیله‌ای که ممکن است آن‌ها برای ورود به سایت از آن استفاده کنند را داشته باشد. هیچ توجیهی وجود ندارد که سایت شما برای مرورگرهای موبایل بهینه نشده باشد، زمان لود شدن آن زیاد باشد یا تعامل بصری خوبی نداشته باشد.
به آنالیز ترافیک سایت خود نگاه کنید. زمان لود شدن و نرخ خروج (ضریب بازگشت، bounce rate، تعداد افرادی که پس از ورود به سایت بدون مشاهده هیچ صفحه دیگری از آن خارج می‌شوند) را برای دسکتاپ و موبایل مقایسه کنید. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا تضمین کنید که وب‌سایت شما، به توجه به دستگاه، آن‌طور که باید نماینده کسب و کارتان است.
بسیاری از شرکت‌های تکنولوژی سال‌ها برای طراحی تکنولوژی‌ها زمان صرف می‌کنند اما به یاد داشته باشید که R&D فقط به اتاق‌های کار محدود نمی‌شود. با سرمایه‌گذاری زمان و منابع بر روی برنامه‌های بازاریابی می‌توانید نبوغ شرکت را به نمایش بگذارید و توانایی درک نیازهای مشتری قبل از نقطه خرید را به دست آورید.