دانستن اینکه آیا عموم جامعه بهواسطه بازاریابی نسبت به گذشته آزردهتر شدهاند و یا مردم بهسادگی این روزها در بیان نارضایتیشان رک و راست هستند، بسیار مشکل است. در هر نمونه، بازاریابی از شهرت خوبی بهرهمند نیست و هر افشاگری شیوههای غیراخلاقی، آن را تیرهوتار میکند. عدم رعایت اخلاق در بازاریابی و این موقعیتهای ناکام موجب کاهش سرمایهگذاری روی بازاریابی خواهند شد.
یکی از چالش های بازاریابان حرفه ای، بهبود اعتماد و اطمینان عموم جامعه در ارتباطات بازاریابی است. هر فعالیت پیشبردی، هر آگهی تبلیغاتی، هر روش قیمتگذاری و هرگونه استفاده از اطلاعات مشتری باید منطبق بر استانداردهای اخلاقی باشد.
اخلاق در بازاریابی به استانداردهای رفتاری اشاره میکند که گروهها و سازمانهای تجاری را کنترل میکند. بازاریابی بیش از دیگر وظایف کسب و کار، یک منبع بالقوه از مشکلات اخلاقی است. برای درک آن بهتر است درباره برخی مسائل قانونی که بازاریابی باید انجام دهد تفکر کنید و ببینید که چه طور آنها رفتارهای خیر اخلاقی را به کار میبرند:
- ایجاد آگاهی: با پیامهایشان، افراد را چکشکاری کرده و بر خلوت و تنهاییشان هجوم میآورند.
- برجستهسازی محصولاتشان: مثبتها را بیش ازآنچه وجود دارد شرح میدهند و نکات منفی را پنهان میکنند.
- تحریک: مشتریان را با دادن وعدهووعید بیشازحد به خرید تحریک میکنند.
چقدر از تبلیغات تلویزیونی را دیدهاید که در آن رانندگان بدون حس مسئولیت رانندگی میکنند؟ چقدر تبلیغات برای بانکها را دیدهاید که اعطای وام بدون قید و شرط را تشویق میکنند؟ از تعطیلات رؤیایی که …
اصلاً فکر نکنید که افراد زیادی که تا چشم در بدهی هستند باید به این نوع تبلیغات پاسخ بدهند. بهویژه تبلیغات برای کودکان، شکایات بیشماری در طول سالیان را به دنبال داشته است. فشار از جانب مصرفکنندگانی که نسبت به پیامهای تبلیغاتی منفعل هستند به بازاریابیان غیرحرفهای منتقلشده و او سعی میکند بر جذابیت کاذب کار خود افزوده و فراتر از ارزشهای اخلاقی گام بردارد. در فضای اینترنتی نیز اطلاعات مخاطبان جمعآوریشده و هرگونه استفاده غیرمجازی را که فکرش را بکنید از اطلاعات مشتریان صورت میگیرد. روش طعمه و قلاب هم از غیراخلاقیترین این روشهاست. برای جلب مشتری با استفاده از یک سری آگهی، بازاریابی تلفنی و … استفاده کرده و اقدام به سو استفاده از مخاطب ناآگاه میکنند.
اخلاق در بازاریابی همانند فیلتر روغن در موتور بازاریابی است. ناخالصیها را فیلتر کرده و امکان حرکت روغن و موتور را فراهم میسازد. تمام شرکت ها نیاز به رعایت اخلاق دارند تا ماهیت رنجش آور رقابت را فیلتر کنند. افراد خوب میتوانند مشتریان خوب را برای شرکت، مورد هدف قرار دهند، جذب کنند و نگهداری کنند.