بزرگترین چالشی که اغلب فروشندگان با آن روبرو میشوند، یافتن مشتریان کافی است تا محصول یا خدمات خود را به آنها عرضه کنند. فروشندگان حرفهای میدانند که هرروز با افراد بسیاری برخورد میکنند که مشتریان بالقوه هستند. فروشندگان حرفهای به اهمیت آن پی بردهاند که همیشه افرادی را جلب کنند تا بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و درباره کالا و خدماتشان به آنها توضیح دهند.
فراتر از دوستان و بستگان خود، همه کسانی را که میشناسید در نظر داشته باشید. برای مثال میتوان به اعضای گروه ورزشی، انجمنها، گروههای مذهبی اشاره کرد. با مشارکت در انجمنها و شرکت در جلساتی مانند جلسات اتاق بازرگانی علاوه بر ملاقات افراد مشتاق همکاری به فهرست بیشماری از شرکتها دست خواهید یافت.
به خاطر داشته باشید که باید بیشتر خدمات بدهید تا منتظر دریافت باشید. ببینید چه خدمتی میتوانید برای سایر اعضا انجام دهید. شرکت در برنامههای خدمات اجتماعی و کمک کردن در پروژهها روشی عالی برای جوش دادن یک معادله خوب است و فرصتی به دست میدهد تا بزرگان را بهتر بشناسید.
فروشندگان حرفهای از قانون یک متر پیروی میکنند، بله هرکس که در یک متری شما قرار دارد میتواند به مشتری شما تبدیل شود. همه آنچه لازم دارید سلام کردن، گفتگو و شروع مکالمهای خوشایند است. حتی اگر شخصی که با او در حال گفتگو هستید یک مشتری بالقوه نباشد، شاید فردا تبدیل به یک مشتری وفادار برایتان شود. پس باید به همه با رویکرد خدمت نزدیک شوید، همیشه بپرسید: چهکاری میتوانم برایتان انجام دهم؟
انتظار نداشته باشید همه دعوت شمارا پاسخ دهند، شاید به اطلاعات، مشاوره و یا تماس با شخص دیگری که شما او را میشناسید نیاز داشته باشند. اغلب افراد احساس وظیفه میکنند که به نحوی به شما کمک کنند، بهشرط اینکه به آنها کمک کنید. فروشندگان حرفهای روزانه دهها کارت ویزیت مبادله میکنند پس نباید نگران ترس از پذیرفته نشدن باشید، در شبکهسازی بهترین باشید..
انتهای مطلب/ لینک محتوا