یکی از ارکان کلیدی رهبری هیجانی، شناخت خود و دیگران است. توانایی شناخت هیجانات و پاسخ به آنها به این معنا است که رهبر به‌طور مثال می‌داند که چه زمان باید به کارمند خود گوش دهد یا اینکه به وی انگیزه بدهد. این موضوع همسو با مدیریت موقعیتی است که موقعیت‌های مختلف را در نظر می‌گیرد، اما از عوامل توصیفی مختلفی استفاده می‌کند و خود را به سبک‌های نمود احساسی محدود می‌کند. در ادامه همراه کسب‌وکار دماوند به بررسی شش سبک رهبری که گلمن و همکارانش مطرح کردند می‌پردازیم.

  • رهبران انگیزشی

رهبران انگیزشی، چشم‌انداز روشنی برای کارکنان خود ترسیم می‌کنند و آن‌ها را تشویق، ترغیب و توانمند می‌کنند تا به آن هدف و چشم‌انداز برسند. این رویه، جو بانشاطی را به وجود می‌آورد و باعث انسجام در میان افراد گروه می‌شود، به‌نحوی‌که سهم هر فرد در تحقق این چشم‌انداز ارزشمند می‌شود.

  • رهبری کوچینگ

این گروه از رهبران به کارکنان خود کمک می‌کنند تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و این ترتیب به این ویژگی‌های آنها توجه می‌کنند و تمایلات ژرفی را در آنها به وجود می‌آورند. این قبیل رهبران، اعتماد خود را به کارکنان نشان می‌دهند و وظایف و مسئولیت‌های جدیدی را به آنها محول می‌کنند. هدف آنها این است که توانایی‌های تک‌تک کارکنان را ارتقا بدهند و به‌خوبی می‌دانند که آن‌ها افرادی با تمایلات، مهارت‌ها و توانمندی‌های متفاوت هستند.

  • رهبری هماهنگ‌کننده

رهبر هماهنگ‌کننده در محیط کار هماهنگی ایجاد می‌کند و با افراد و هیجانات آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. این رویه یک سبک مبتنی بر همکاری در رهبری است و هیجانات را بر کارها و فعالیت‌ها اولویت می‌دهد. هدف این نوع رهبری این است که به هیجانات درونی افراد بپردازد و به‌این‌ترتیب پیوند و به‌این‌ترتیب پیوندهای هیجانی عمیقی ایجاد کند که موجب ارتقای عملکرد افراد شود.

  • رهبری دموکراتیک

رهبر دموکرات برای نظرات و دیدگاه‌های کارکنان ارزش قائل است. این قبیل رهبران در ایده‌های دیگران مشارکت می‌کنند و بر روی آن‌ها کار می‌کنند. کارکنان می‌توانند نظرات خود را بیان کنند و رهبر تلاش می‌کند به توافق جمعی دست یابد که همسو با اهداف تعیین‌شده باشد. رهبری دموکراتیک همچنین یک‌شکل رهبری مبتنی بر ارتباطات است که از اشکال مختلف گفت‌وگو بهره می‌برد.

  • رهبری شتاب‌دهنده

رهبری شتاب‌دهنده اهداف و چالش‌های هیجان‌انگیزی را مشخص می‌کند و اجرا و شتاب در تحقق آن‌ها به‌عنوان الگو عمل می‌کند. این رهبران سخت‌گیر هستند و از کارکنان خود انتظارات بالایی دارند، اما از طریق سبک مشارکتی خود، هیجانات کارکنان را فعال می‌کنند و به‌این‌ترتیب محیط هیجان‌انگیزی را به وجود می‌آورند. آن‌ها افرادی را که عملکرد پایین‌تری دارند، شناسایی می‌کنند و عملکرد بهتری از آن‌ها درخواست می‌کنند. آن‌ها آستین‌های خود را بالا می‌زنند و وارد گود می‌شوند تا کارها را به‌پیش ببرند.

  • رهبری فرمان دهنده

این‌گونه رهبران، کنترل شرایط را در دست می‌گیرند و دستورات روشن و مشخص می‌دهند. به‌این‌ترتیب، آنها مسیر روشنی را برای کارکنان ترسیم می‌کنند و به آنها حس قدرت می‌دهند. این قبیل رهبران، آموزش می‌دهند و دستور صادر می‌کنند و کارها باید به‌سرعت و به‌صورت تأثیرگذاری انجام شود. این رهبران ممکن است سرد و خشک به نظر بیایند. این سبک رهبری بخصوص برای بحران‌ها و شرایط حساس مناسب است؛ یعنی زمانی که برای بحث کردن وجود ندارد و باید در زمان کوتاه اقدام قاطعی انجام شود.

انتهای مطلب/