یک پیشنهاد رد نشدنی فروش عبارت است از یک پیشنهاد هویت آفرین در مورد یک محصول یا یک امر خدماتی، یا موسسهای که در آن سود و منفعت مورد انتظار برای این سرمایهگذاری بهقدری روشن و مؤثر بهطرف مقابل ارائه میگردد که آن شخص بلافاصله درمییابد که فقط یک احمق میتواند چنین پیشنهادی را نپذیرد. پیشنهاد رد نشدنی تمام جنجالها و آشوبها را از بین میبرد. به گزارش هورموند، این پیشنهاد نیازی در شخص به وجود میآورد که آن شخص مجبور میشود به آن پاسخ دهد. چنین پیشنهادی باعث میشود انجام کسبوکار با شما بهقدری ساده و منفعت آور باشد که بهروشنی از جمع رقبا خارجشده و در جایگاه ویژهای قرار بگیرید. مردم شمارا به خاطر خواهند آورد و سعی خواهند کرد با حداکثر سرعت ممکن، پول خود را در اختیارتان قرار دهند.
پیشنهاد رد نشدنی فروش باعث تحریک شدن قدرت تخیل مشتریها شده و یک حس قوی و نیاز مُبرم برای خرید در آنها به وجود میآورد. اگر کارتان را با یک پیشنهاد رد نشدنی آغاز نکنید و آن را در مرکز رویکرد کسبوکاریتان قرار ندهید، حتی اگر تمام تئوریهای برجسته و ترفندهای مارکتینگ را هم به کار بگیرید، بازهم کاری که انجام میدهید مثل آن است که لایهای از یک رنگ براق و زیبا را بر روی یک کلبه زهوار دررفته بکشید. ممکن است این کلبه یک اثر هنری به شمار رود، اما نمیتوانید آن را بهعنوان یک کلبه عالی بارنگ مناسب به مشتریهایتان عرضه کنید؛
اما پیشنهاد رد نشدنی به شما اجازه میدهد تا یک قلعه بسازید، هرچند که ممکن است اشتباهات کسبوکاری زیادی مرتکب شوید. اگر بخواهیم از همان استعاره قبلی استفاده کنیم، ممکن است یک رنگ بسیار بد به دیوارهای قلعه بزنید اما هنوز یک قلعه دارید. هنوز هم بنیان و زیربنای محکمی در اختیاردارید. پیشنهاد رد نشدنی فروش بهقدری قوی و قدرتمند است که باید هسته اصلی کسبوکارتان را تشکیل دهد. پیش از اینکه درگیر هر نوع دیگری از فعالیتهای مارکتینگ شوید، باید کارتان را با یک پیشنهاد رد نشدنی شروع کنید.
نقطه مقابل شیوه قدیمی بازاریابی و فروش
پیشنهاد رد نشدنی درصورتیکه به شکل مناسب به اجرا گذاشته شود نقطه مقابل بازاریابی و فروش از طریق اعمال فشار است. با در اختیار داشتن یک پیشنهاد رد نشدنی، لازم نیست از طریق کنترل ذهن مشتریهای خود به بازاریابی بپردازید، البته این بدان معنی نیست که نمیتوانید از هنر خود یا از روشهای کنترل ذهن مشتریها برای اثربخشتر کردن پیشنهاد خود استفاده کنید؛ اما نکته در اینجاست که نیاز نیست چنین کاری انجام دهید. قدرت روانی یک پیشنهاد رد نشدنی بهاندازه کافی قدرتمند و نیرومند هست.
یک مثال از پیشنهاد رد نشدنی فروش
این داستان یک پیتزافروشی زنجیرهای است که برای مدت چندین سال نسبتاً ناشناخته بود تا اینکه یک مبارزه تبلیغاتی افسانهای را آغاز نمود. تام موناگان کسبوکارش را با خرید یک فروشگاه پیتزافروشی به نام «دومینیکس» در سال ۱۹۶۰ در میشیگان راهاندازی نمود. زمانی که تام تصمیم به توسعه کسبوکارش گرفت، صاحب قبلی فروشگاه دومینیکس به او اجازه نداد از همان نام استفاده کند. یکشب یکی از کارمندانش نام «دومینوز» را انتخاب کرد و همین نام روی این فروشگاهها باقی ماند. تا سال ۲۰۰۴، تعداد ۷۰۰۰ پیتزافروشی دومینوز در سراسر جهان وجود داشت و فروش سالانه آنها بالغبر ۴ میلیارد دلار بود.
تام مونتگان مثال بینظیری از یک پیشنهاد رد نشدنی را عرضه کرد که باعث شد دومینوز ناگهان متحول شده و رشد انفجاری خود را آغاز کند. تام میدانست که مردمدوست دارند پیتزای گرم و تازه داشته باشند، بنابراین چنین ضمانتی را برای مشتریانش به وجود آورد: «کمتر از ۳۰ دقیقه…یا پیتزای مجانی.» در اصل پیتزاهای دومینوز واقعاً افتضاح بودند اما این مسئله اهمیت نداشت چراکه دومینوز از بذرهای پیشنهادی رد نشدنی استفاده میکرد. زمانی که مردم گرسنه هستند و نمیخواهند از منزل خود خارج شوند، حاضرند هر چیزی را بخورند حتی پیتزایی که بیکیفیت است.