لانگدون موریس پنج نیروی موثر در تغییرات را بررسی میکند: تکنولوژی، علم، فرهنگ، جمعیت انسانی و تغییرات آب و هوا. همگرایی این پنج روند جهان مدرن و محیط بازاری را که باید خود را با آن تطبیق دهیم، تعریف میکند.
درک آنها چارچوبی برای تصمیماتی که میگیرید و فرآیندهایی که برای خلق و اجرای نوآوری سازمانتان نیاز دارید، ایجاد میکند.
امروزه پیچیدگی و تغییر بسیار سریع اتفاق میافتد و روز به روز هم بر سرعت آن افزوده میشود.
حقایق ساده و غیر قابل اجتناب از افزایش پیچیدگی و شتاب تغییرات در بازارهای خارجی ضرورت مطلق نوآوری در کسبوکارتان و هر کسبوکار دیگری را توضیح میدهند. البته اگر تغییر به آن سرعتی که انتظار میرود اتفاق نیفتاده بود آنگاه ممکن بود بتوانید از نوآوری اجتناب کنید یا از آن طفره بروید. اما تغییرات با سرعت فوقالعادهای در حال رخ دادن است و بنابراین سازمان شما برای ادامه خود نیازمند نوآوری است.
البته روشهای بسیاری برای توضیح آنچه اتفاق میافتد وجود دارد. تظاهر نمیکنیم که آنچه در اینجا پیشنهاد میدهیم قطعی است. بهجای آن، هدف ما این است که به شما یک تعریف سریع بدهیم و شاید حتی باعث شویم تا احتمالات را از هر دو جنبه مثبت و منفی که ممکن است آینده سازمانتان را شکل دهد ببینید. برای اینکه بتوانیم وسعت این موضوع را به یک اندازه مورد قبول درآوریم بر پنج روند اصلی که معتقدیم برای درک آنچه امروز اتفاق میافتد و از همه مهمتر آنچه فردا اتفاق خواهد افتاد ضروری است تمرکز کردهایم.
این پنج روند تکنولوژی، علم، فرهنگ، جمعیت انسانی و تغییرات آب و هوایی هستند. این موارد قطعا موضوعات بزرگیاند اما بازبینی سریع ایدههای بزرگ ورای آنها به ایجاد چارچوبی برای تصمیماتی که باید بگیرید و فرآیندهایی که به منظور ایجاد و اجرای فرآیند نوآوری سازمانتان اجرا میکنید کمک خواهد کرد.
تکنولوژی
بدون توجه به اینکه در چه صنعتی رقابت میکنید تکنولوژی اولین موضوعی است که ضرورت آن هر روزه برای شرکتهای امروزی بیشتر مطرح میشود. تکنولوژی دیجیتال، از صنعتی به صنعت دیگر اقتصاد را تصاحب میکند و کل اقتصاد جهان در فرآیند دیجیتالیزه شدن پیش میرود.
یکی از پیامدهای خاص این روند در بازارهای دیجیتال این است که همه آنها یک ویژگی خاص دارند، تمایل شرکتهای پیشتاز برای محکم کردن قدرتشان و به تدریج شکست دادن رقبا.
در بازارهای دیجیتال اغلب برای افراد تنبل سهمی وجود ندارد. بنابراین هر چه بیشتر میگذرد این بازارها بیشتر و بیشتر به عنوان بازارهای «برنده چیزها را تعیین میکنه» پیش میروند.
شمار بازارهای « برنده همه چیز را تعیین میکند » رو به افزایش است چون مزایای تکنولوژی اغلب موانع بزرگی در رقابت ایجاد میکند، به طوری که برای مثال در گذشته طیف گستردهای از مغازههای محلی معمولا در یک ناحیه جغرافیایی معین رقابت میکردند؛ امروزه به علت بهبود حمل و نقل و ارتباطات از راه دور و سیستمهای فنآوری اطلاعات بهتر، شرکتهای پیشتاز محدوده رقابت خود را گسترش دادهاند.
«اثر وال مارت» مربوط به یک خردهفروشی بزرگ است که اثر ویرانکنندهای بر کسب و کارهای کوچک در بسیاری شهرها و مناطقی که مغازههایش در آنها واقع شدهاند داشته است. اندازه وال مارت، مزایای قیمتگذاری و انتخابهای وسیع، باعث شده است تا هزاران بازرگان محلی از کسب و کار جدا شوند. مقیاس وسیع وال مارت مزیتهای خاص خودش را به رقبای محلی میدهد. با افزایش خرید، عرضهکنندگان قیمتهای بهتری را پیشنهاد میدهند و بهجای آن تکنولوژی بالاتری را وارد میکنند که شرکتهای کوچک نمیتوانند به سادگی از عهده آن برآیند. این یک تغییر بنیادی است که رقبا را از دور خارج میکند. محرک اصلی توانایی آنها برای رسیدن به مقیاس مورد نظر چیست؟ تکنولوژی دیجیتال برای مدیریت زنجیره عرضه، طراحی تولید، مالیه، خزانهداری، منابع انسانی و بهرهبرداری بهکار برده میشود.
به طور مشابه، بازار خردهفروشی کتاب از کتابفروشیهای محلی و مجموعهای از زنجیرههای ملی به شرکت برجستهای به نام آمازون هدایت شده است. هزاران فروشگاه محلی بسته شدند چون نمیتوانستند با قیمتهای آمازون و شیوه ارسال آن رقابت کنند. این شرکت مزیت خود را با ایجاد سایت کیندل Kindle که در بازار کتابهای الکترونیک بسیار معروف است، افزایش داد. این مساله از دو راه به رهبران کسب و کار مربوط میشود. اول اینکه، مقیاس بازار جهانی دیجیتال به این معنی است که هر کدام از بازیگران بزرگ عرصه کسبوکار میتوانند در سطح محلی عمل کنند. اگر یک شرکت بزرگ بخواهد با مشتریان شما رقابت کند، جغرافیا دیگر بهعنوان یک محافظ عمل نخواهد کرد.
دوم اینکه، وقتی جهان به روند تبدیل شدن به یک بازار بزرگ دیجیتال مجزا ادامه میدهد و وقتی هر صنعتی بیشتر و بیشتر اثر دیجیتالیزه شدن را احساس میکند، پیامدهای آن همان طور که در بالا اشاره کردیم این است که باید به کسب و کارتان نه بهصورت آنچه قبلا بوده بلکه به عنوان آنچه خواهد شد یعنی کسب و کار دیجیتال، نگاه کنید.
علم
پیشرفتهای بسیار خوب تکنولوژی دیجیتال بر پایه پیشرفتهای بزرگ علمی بوده است. دانشمندان امروزه عمیقا همه چیز را از کوچکترین ذرات تا غیرعادیترین موجودات در کل کائنات، مورد بررسی و کاوش قرار میدهند و روز به روز هم یافتههای جدیدی ارائه میدهند.
با تکنولوژی، پیشرفت گسترده علم شتاب بیشتری گرفته است و جهانیان این موضوع را درک کردهاند که بنیان علمی برای یک کشور مدرن ضروری است. موفقیت در علم برای موفقیت و بقای هر جامعهای بسیار ضروری است. علم به عنوان محرک تغییر، مهمترین سرمایهگذاری ملی طی سالها و دهههای پیشرو خواهد بود.
فرهنگ
همان طور که همه ما بهخوبی میدانیم پیشرفت توامان علم و تکنولوژی نیروی قدرتمندی برای تغییر ایجاد میکند که به وسیله آن تغییر در یک ناحیه موجب تغییر در ناحیه دیگر میشود. هیچ چیز در جهان مدرن به تنهایی اتفاق نمیافتد؛ بنابراین بسیاری از نیروها و اثرات به هم وابستهاند به طوریکه در حقیقت کل سیستم زندگی مدرن امروز در گردباد شتاب گرفتار شده است.
بسیاری از ما در حال تلاش برای وفق دادن خود با جهان مدرن هستیم. این مساله با افزایش سریع بیماریهای روانی در سراسر جهان اثبات شده است. به طوری که بسیاری از چالشهای روانی که با آنها روبهروییم همگی جدید هستند. در نهایت این تغییرات اجتماعی و فرهنگی و همزمان با آن، تغییرات اقتصادی، موجب واکنشی میشود که در بسیاری موارد توضیحی برای افزایش مشخص در بنیادگرایی و افراطگرایی شدید است.
جمعیت
اندازه و پویایی جمعیت متضمن اندازه و سرزندگی اقتصاد است. رابطه مستقیمی بین موفقیت اقتصادی یک شهر، یک ناحیه یا ملت و شمار مردم آن، نرخ رشد جمعیت و توزیع سنی آن وجود دارد.
در کارگاههای آموزشی و سخنرانیهایی که در پنج سال گذشته داشتهام از مردم خواستهام تا پیشبینیهای خود از آینده جمعیت را به اشتراک بگذارند و آنچه دریافتم این است که حدود ۹۸ درصد مردم درباره آنچه در روند جمعیت جهانی اتفاق میافتد نظری ندارند. در حقیقت، آنچه واقعا در حال اتفاق افتادن است کاملا متفاوت با تصور عمومی است و این تفاوت بسیار مهم است.
روند جمعیت در طی مدت زمان طولانی، دههها و قرنها و حتی هزارهها تغییر میکند. با نگاهی به یکصد هزاره یا بیشتر، جمعیت انسانی در ماقبل تاریخ تقریبا باثبات پیش میرفت. همزمان با ظهور تمدن، با وجود تهدید خشکسالی، تغییرات آب و هوایی و اتفاقات محلی جمعیت انسانی از سال ۱۸۰۰ میلادی به حدود یک میلیارد در سراسر جهان افزایش یافت. شروع انقلاب صنعتی در سال ۱۸۰۰ میلادی همه چیز را تغییر داد. اختراع ماشین بخار و پیشرفتهای علمی و فنی مرتبط با آن مثل فلزکاری، حمل و نقل، کشاورزی، اقتصاد، تجارت، پزشکی و مدیریت، باعث انفجار جمعیت انسانی شد.
انفجار جمعیت در قرن بیستم با وجود دو جنگ جهانی، هولوکاست و خشکسالیهای متعدد ادامه یافت و در حدود ۳۰ سال گذشته سه میلیارد نفر به جمعیت جهان اضافه شده است. با رسیدن به جمعیت چهار میلیاردی در اواسط دهه ۱۹۷۰، خطراتی که مالتوس یک قرن قبلتر بیان کرده بود، رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت. ما با بلایای محیطی و اجتماعی در سراسر جهان تهدید میشویم. رهبران جهان از راههای مختلفی واکنش نشان دادهاند. محیطزیستگرایی یک حرکت قابل قبول در این راستا است. بیشتر کشورها سیاستهای کنترل جمعیت را برای حمایت از سلامت همگانی پذیرفتهاند. و البته چین سیاست تکفرزندی را در راستای تلاش مستقیم برای خنثی کردن جمعیت که میتوانست موجب مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی شود قبول کرده است. گرچه بسیاری از مردم نسبت به این مساله آگاه نیستند که در پایان قرن نرخ رشد جمعیت کاهش یافته است.
اما فرض کنید که کاهش جمعیت و رکود اقتصادی در واقع به هم مرتبط باشند. آنگاه به این نتیجه میرسیم که آنچه ژاپن هماکنون تجربه میکند ( پیشبینی میشود جمعیت ژاپن از حدود ۱۲۵ میلیون در سال ۲۰۰۰ به ۶۵ میلیون در سال ۲۱۰۰ برسد و اگر این مساله اتفاق بیفتد، نتیجه آن یک کشور، فرهنگ و جامعه متفاوت خواهد بود) مقدمهای است بر آنچه بسیاری کشورها در یک یا دو دهه و حتی اقتصاد جهانی ممکن است در چند دهه بعد تجربه کنند. دلایل بسیاری وجود دارند که چرا این اتفاقات بد نیستند اما قطعا متفاوت و اختلالات اقتصادی پس از آن بنیادی خواهند بود. از این رو، به آن «انقلاب جمعیتشناختی» میگوییم.
آب و هوا و انرژی
آخرین مورد مبحثی است که هر روز اخباری راجع به آن میشنویم. همین الان که این مطلب را مینویسم بزرگترین توفان که باعث رانش زمین شده در جزیره ونواتو (Vanuatu) رخ داده است. شاید نتوانیم با قاطعیت بگوییم اما دهها توفان قوی که در دهه گذشته اتفاق افتادهاند به ما میگویند که باید با فرآیند تغییرات بنیادی در طبیعت، مبارزه کنیم.
طبق گزارش اداره ملی اقیانوسشناسی و اتمسفر ایالات متحده آمریکا (NOAA) توفانهای سهمگین که زیانهای میلیاردی بر اقتصاد آمریکا وارد میکنند در ۱۰ سال گذشته افزایش یافته است. سوال کلیدی این است که «سرعت تغییرات آب و هوایی چقدر است» و «اساسا چگونه تغییر میکند؟» و اینکه «چه اثراتی بر سازمانها خواهد گذاشت؟»
برای مثال، کاملا واضح است که جمع شدن دی اکسید کربن محرک اصلی این تغییر است به طوری که بیش از ۹۰ درصد دانشمندان به این قضیه اذعان دارند. بنابراین تنظیم مقدار کربن در صنعت انرژی غیر قابل اجتناب است و انتقال عرضه انرژی جهانی از نفت، گاز و زغال سنگ به سمت باد، خورشید و آب سرعت خواهد یافت.
با این چشمانداز، امروزه بازار انرژی جهانی به درآمدهای سالانه نزدیک به ۶ تریلیون دلار دست مییابد و آن را به بزرگترین بخش اقتصادی تبدیل میکند. ( بخش بعدی کشاورزی، اتومبیل، تولید محصولات شیمیایی، غذاهای بستهبندی شده و محصولات دارویی هستند؛ تخمین GDP جهانی دشوار است اما حدود ۸۰ تریلیون دلار برآورد شده است.) حدود ۸۵ درصد از کل عرضه انرژی جهان از سوختهای فسیلی است، تغییر شکل بخش اقتصادی به هر شکل دیگری بر همه چیز تاثیر خواهد گذاشت. این امری است که در حال رخ دادن است. برای مثال، قیمت هر وات الکتریسیته که از انرژی خورشیدی به دست میآید از نزدیک به ۸۰ دلار در هر وات در سال ۱۹۸۰ به چند دلار برای هر وات در سال ۲۰۱۰ و امروزه این رقم به ۲۰/۰ دلار رسیده است. ورای همه اینها، سرمایهگذاری بزرگ در علم و تکنولوژی، کمکهای مالی دولتی قابل توجه در بسیاری کشورها شامل چین، آلمان و ایالات متحده آمریکا است.
اگر این روند ادامه یابد بهزودی قیمت انرژی خورشیدی به زیر قیمت نفت سقوط خواهد کرد و ممکن است به طور قابل توجهی کمتر هم بشود.
گذار کل اقتصاد یک فرآیند عظیم و طولانی خواهد بود که ممکن است دههها طول بکشد اما تصور اینکه همه چیز همان طور که امروز است باقی میماند خطرناک است. در بهترین حالت بهعنوان یک استراتژی کسبوکار و در بدترین حالت به طور بالقوه سبب نابودی است. اندازه و وسعت هر دو مساله تهدیدها و فرصتها بسیار عمیق است. اغراق نیست اگر آن را «انقلاب آب و هوا» بنامیم.
تغییر تغییرات
همگرایی این پنج نیروی تغییرات، جهان مدرن، تجربیات و شیوه برخورد ما با آن و محیط بازاری که باید خود را با آن وفق دهیم، توصیف میکند. اکنون توجه خود را به چالشهای جدی که با آن روبهرویید، ایجاد نوآوری برای تامین نیازهای آینده و انتظارات بازار بدون قبول ریسک های غیرضروری معطوف میکنیم.
اکنون زمان اقدام عملی است
هر بخشی که در اینجا ذکر شد به شما کمک خواهد کرد تا درباره چگونگی عملی کردن ایدهها و مفاهیمی که درباره آن خواندهاید، تامل کنید. تغییرات را فهرستبندی کنید؛ سه مورد اول را اولویتبندی کنید. فکر کنید که چگونه تغییرات میتوانست بر کسب و کار شما تاثیر بگذارد. مواردی که تصور میکنید از همه مهمترند را اولویتبندی کنید و یک پاسخ استراتژیک سریع بیابید. کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که یکی از موضوعاتی که برای آینده کسبوکارتان حیاتی است را شناسایی کنید و درباره آن بیشتر مطالعه کنید.
-دنیای اقتصاد-