فارغ از اینکه پدر یک علم شناخته شدن مزایا و مسائل خاص خود را دارد و جدای از اینکه ساختن این القاب بهصورت ناخواسته و یا برنامهریزیشده به ذات درست میباشد یا خیر، باید توجه داشت این موارد نیازمند شرایط حداقلی برای تصاحب یک لقب، برچسب، پیشوند و یا پسوند میباشد.
در ایران ما، همواره برخی افراد به دنبال مقام و موقعیت اجتماعی بودهاند. عناوینی مانند پدر بازاریابی ایران، پدر مذاکره ایران، پدر بازاریابی عصبی ایران و مواردی ازایندست همواره در تبلیغات، همایشها، مصاحبهها و… بهصورت غیرمستقیم و گاهی اوقات هدفمند و برنامهریزیشده استفاده شده و قسمتی از برندینگ شخصی این افراد و شخصیتها بهحساب میآید.
در این یادداشت قصد نداریم به مسائل و یا مصائب فرهنگی و ارزشی اینگونه رفتارها بپردازیم، سادهی موضوع این است که اگر چنین برچسب و اتیکتی توسط برخی افراد و نزدیکان به شخصی زده شد، این فرد مسئول میباشد چراکه اگر این القاب و برچسبزنی فاقد ارزش فنی و تخصصی بوده باید توسط وی تکذیب گردد و اگر مورد تائید و مطلوب این فرد بنماید میبایست شخصاً در راستای افزایش مسئولیت و پیشبرد این دانش گام بردارد.
حال فرض کنید افرادی که بهعنوان پدر یک علم یا صنعت اقدام به خلق، بومیسازی و ترویج میپردازند، خود بهدرستی آن علم و صنعت را درک نکرده باشند و به زوایای پیدا و پنهان آن اشراف کافی نداشته باشند، در تعاریف اساسی و پایهای و انتقال به افراد مشتاق و جویای آن علم و صنعت تمامی جوانب را ندیده و همچنین در جهت گسترش و توسعه اقدامات و استراتژیهای لازم را اتخاذ و اجرا نکنند، نتیجه چه خواهد بود؟ آیا این جفا به سایر محققین و مؤلفین و علاقهمندان نیست؟ آیا نتیجه این اقدامات تجاریسازی صرف و کسب سود نیست؟
همانطور که میدانید MARKETING را بازاریابی ترجمه کردهاند، ترجمهای بسیار آسیب ساز و آسیبپذیر. ترجمهای که علاوه بر عدم پوشش مفاهیم اولیه (تأکید میکنیم اولیه) حتی کارکردهای حیاتی آن را نیز حذف نموده است. انتخاب عبارت معادل بازاریابی برای مارکتینگ، آنهم دانشی که به علت گستردگی و پویایی خود در سطح جهانی هرساله بازتعریف میشود کمی برایمان تعجبآور است، وقتیکه امانتداری در انتقال دانش وارداتی صورت نمیگیرد… هماکنون سؤالی که برایمان به وجود می آید این است که پدر علم بازاریابی ایران کیست و برای رفع این آسیب چه میکند؟ آیا هنوز هم به ادامه روش دهه پنجاه و شصت مشغول است؟ چه کسی پاسخگوی لغزش در این حجم کتابها، ترجمهها و تألیفات میباشد؟
مشخصاً وقتی بازاریابی جایگزین مارکتینگ میشود این علم و دانش پویا، بسیاری از کارکردهای خود را از دست میدهد، کارکردها و قابلیتهایی که در مارکتینگ وجود دارند ولی در بازاریابی خیر، این نتیجه همان ماحصل پیگذاری نامناسب بنیانگذاران بازاریابی در ایران -مارکتینگ- میباشد. زمانی که کارکردهای مارکتینگ تا این حد به تنزل میرسد دیگر نه از علم بازار خبری هست و نه از بازارشناسی، بازارسازی، بازارپردازی، بازارداری و… همچنین توجه به ارزشهای جامعه، مشتری و نیاز بلندمدت و انسانی که مورد انتظار است آنطور که بایدوشاید انجامنشده و نهایتاً به ترفندهای فروشندگی و کسب سود لحظهای میرسیم.
ما در تمام تعریفهای ارائهشده مورد تائید کرسیهای علمی مطرح مارکتینگ جهانی به بررسی پرداختیم، نتیجه بسیار جالب است، لغت بازاریابی در بهترین شرایط قسمتی کوچک آنهم نه بهصورت جامع از مارکتینگ را بهسختی پوشش میدهد.
حال تصور کنید که شخص و یا شرکتی در حال حاضر قصد ارائه خدمات مارکتینگ را داشته و مجبور به استفاده از لغت بازاریابی میباشد، استفاده از این لغت علاوه بر اینکه کارکرد اصلی خدمات را بیان نمیکند بلکه مخاطب و مشتری نیز امکان دسترسی به روشها و راهکارهای اصولی و تخصصی موردنیاز جهت توسعه کسبوکار خود را نمییابد. اکنون به نظر شما پدر بازاریابی ایران بودن برچسب مناسبی است یا خیر؟ قضاوت آنچه انجامشده، همچنان انجام میشود و استفادههایی که میبرند را به شما واگذار میکنیم ..
در ادامه اطلاعاتی نهچندان کامل را در مورد تاریخچه بازاریابی در ایران -مارکتینگ- بررسی میکنیم؛
ظاهراً اولین شخصی که اولین کرسی بازاریابی را وارد کشور نمود، دکتر عبدالحمید ابراهیمی میباشد. وی دارای مدرک مدیریت بازرگانی از دانشگاه دهلی هندوستان (۱۳۵۵-۱۳۶۰) میباشد. عبدالحمید ابراهیمی مدیر گروه تحقیقات مدرسه عالی بازرگانی سابق ۱۳۵۵ (دانشگاه علامه طباطبایی فعلی) و همچنین مدیر گروه بازگانی و بیمه دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۶۸-۷۴ بوده است.
دکتر روستا به همراه دکتر داور ونوس و آقای دکتر ابراهیمی یکی از کتابهای بازاریابی را در ایران تألیف نمودند. این کتاب با عنوان سه استاد برای افراد دارای تحصیلات رشته مدیریت بازرگانی نامآشناست.
پس از ایشان نیز دکتر هرمز مهرانی جزو اساتید قدیمی در حوزههای مختلف مدیریت بازاریابی در ایران میباشد. ایشان نیز دارای مدرک دکترای مدیریت بازرگانی بوده و دارای درجه علمی استادیاری از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میباشد. البته غیر از اساتید فوق، افراد دیگری از قبیل دکتر سید محمد اعرابی نیز با مدرک دکترای مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران و عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز قابلذکر میباشد.
انتهای مطلب/ لینک محتوا
همچنین بخوانید: