انسان بهصورت ژنتیکی تفاوت را متوجه میشود و این تمایز است که مردم را بهسوی برند شما جذب میکند. برندهایی که برای مشتریان چشمگیر هستند توسط تمایز قوی و روشن قدرتمند میشوند. بعد متمایز موقعیت برند رقابتی شما مهم است و روزبهروز ارزش مییابد، مخصوصاً وقتی بسیاری از شرکتها از این روش استفاده کرده و سعی میکنند از قیمتی متمایز از سایر برندها استفاده کرده و اوضاع نابسامان رکود اقتصادی را بهبود بخشند. تاکتیک قیمتگذاری تهاجمی نمیتواند به شکلی پایدار موجب متمایز شدن کسبوکار شما شود. شما بهمنظور ایجاد تمایز باید یک یا سه ویژگی استراتژیک ارائهشده را دنبال کرده و از آنها تبعیت نمایید. برندهای بزرگ و معروف اغلب از هر سه مورداستفاده مینمایند؛
اول بودن: زمانی که شما نفر اول برای بازار باشید- اول در ایجاد تقاضا و مرتفع نمودن آن، برند شما بهنوعی به رهبر بازار تبدیل میشود. به همین دلیل است که تقریباً همگان نام آیپد را شنیدهاند اما بسیاری از افراد حتی نام موتورولا زوم را نیز نشنیدهاند و این در حالی است که محصول موتورولا کیفیت بالاتری دارد. اولین برای بازار بودن میتواند به معنی برند نخست در یک منطقه جغرافیایی خاص باشد، اما بیشتر اوقات این موضوع به معنای ارائه نوع جدیدی از محصولات، خدمات یا تجربه جدید مشتری تعریف میشود. با توسعه برند شما بهعنوان برند نخست، رقبای شما با چالش مواجه شده و سعی میکنند تا در عرصه رقابت، از رده خارج، قابل پیشبینی، تقلیدی و یا خستهکننده به نظر نرسند.
یک ویژگی منحصربهفرد: زمانی که شما فراسوی انتظارات مشتریان عمل میکنید و خدمات مطلوب و باکیفیتی را باقیمتی مناسب ارائه میدهید دارای جهانی از ویژگیهای متمایزکننده خواهید بود. بزرگ، کوچک، سرگرمکننده، ساده، شگفتانگیز، نرم و … . شما باید هدف خود را داشتن ویژگی منحصربهفردی قرار دهید که هیچیک از برندهای دیگر به آن فکر هم نمیکنند. زمانی که به یک ویژگی منحصربهفرد رسیدید آن را از هر طریق ممکن و در هر زمان به اطلاع مشتریان خود برسانید تا به این ویژگی واقف شوند. انتظارات مشتری بیشتر به نحوه طراحی محصولات بازمیگردد. اگر ویژگی منحصربهفرد فردی در این زمینه داشته باشید مردم شمارا بیشتر به خاطر سپرده و برند شمارا انتخاب خواهند کرد.
تخصص: شاید مؤثرترین روش در ایجاد تمایز برند شما و اجتناب از دنبال نمودن مشتریان، کسب تخصص در بازار هدف میباشد. با طراحی کسبوکارتان از مشتریان میخواهید تا از شما خرید کنند. شما خود نقش کارشناس را در بازار ایفا مینمایید. حال منظور خود را بیان میکنم: با یک جستوجوی ساده در گوگل در مورد سازمانهای ارائهدهنده خدمات وبسایت، حدود ۸۰۰۰ نتیجه یافت شد که از این میان ممکن است تنها ۱۰۰ سازمان خدمات خوب و خلاقانهای را ارائه دهند. برای مثال سازمانی به نام سیتی گیتس وجود دارد که درزمینهٔ ساخت و طراحی وبسایت برای کلیساها متخصص است. اگر شما مسئول وبسایت کلیسا باشید سازمانی را انتخاب خواهید کرد که درزمینهٔ فعالیت شما متخصص است و یا به سازمانی مراجعه خواهید کرد که در عموم زمینهها فعالیت میکند؟