شرکتها به بررسی تأثیر و ارزش کلی یک برند بیش از ارزیابی تأثیر مستقیم فعالیتهای خاص آن در حوزه توسعه توجه دارند؛ اما میتوانند کارهایی را برای افزودن بر ارزش کلی برند کسب و کار انجام دهند. در هر مرحله از توسعه برند نقاط کمالی وجود دارد و در هر مرحله امکان سنجش برند و اندازهگیری ارزش ویژه برند و نیز افزایش شهرت و وفاداری به برند را فراهم میسازد.
توسعه برند:
افزایش ارزش یک برند فرآیندی تکاملی است و با بازار آن رابطه ثابتی ندارد؛ بنابراین با افزایش آگاهی و تجربه در خصوص بازار و پایگاه مشتریان برند، استراتژیهای برند نیز باید اصلاح شود. برند باید خود را با هرگونه تغییر در رفتار مصرفکنندگان و فضای خرید مانند بحران اقتصادی تطبیق دهد. در هر مرحله بازخورد بازار، پژوهش پویا و خط دهنده و تحلیل ارزشیابی میتواند به بازنگری استراتژی برند بینجامد و پایداری برند را تضمین نماید.
تولد یک برند:
در مرحله تولد یک برند، توجه اصلی حول تعیین جایگاه برند و نام آن است. آگاهی سازی نسبت به برند شامل فعالیتهایی همچون تبلیغات و اقدامات حمایتی میشود که سایر اقدامات بازاریابی مانند کمپینهای ایمیلی و یا بازاریابی شفاهی از آن پشتیبانی میکنند تا بهاینترتیب موجب تقاضا برای برند گردنند.
تثبیت برند:
در این مرحله باید آگاهی روشن و قابلسنجش بازار نسبت به برند وجود داشته باشد. فعالیتها برای رشد برند، هم به ارزیابی محصول و هم به بازاریابی میپردازد. در این مرحله باید به رضایت مشتری توجه شود تا مشتری به وفاداری و خرید دوباره تشویق گردد. استراتژی رشد برند بر ارزیابی کیفیت، تصویر برند، تعهد نسبت به مشتری و اعتماد به برند متمرکز است.
آثار برند:
برندی که اثر خود را برجا گذاشته است خواهد دید که وفاداری مشتری برند در برابر عملکرد رقبا نسبتاً مقاوم است. بررسیها نشان خواهد داد که ادراک مصرفکننده از کیفیت و اعتبار برند کاملاً در راستای اهداف اصلی برند است. در این مرحله، برند باید قادر باشد از برندهای زیرمجموعه یا سایر ملحقات خود حمایت کند و بهاینترتیب بر ارزش ویژه خود بیفزاید. در این مرحله، هدف نهایی برای بسیاری از برندها آن است که مردم را از سایر رقبا به خود جذب کنند و سهم بازارشان را افزایش دهند.