در پست قبل به انواع تبلیغات از نظر جلب توجه مردم اشاره کردیم و بطور اجمالی هر حوزه را معرفی کردیم، در این پست و پست آتی قصد داریم به ارائه اطلاعات بیشتری در هر دو حوزه تفکیک شده تبلیغات بپردازیم، در این مطلب به تبلیغات تصویری می پردازیم، با هورموند همراه شوید؛
تبلیغات تصویری را شرکت های تبلیغاتی انجام می دهند که در اصل سوددهی تولید کننده به عهده آن هاست. این تبلیغات، تبلیغات تجاری و پرزرق و برقی است که در بهترین ساعت ها و هنگام پخش برنامه های پربیننده از تلویزیون نشان داده می شود. تبلیغات تصویری ممکن است فیلمی کوتاه درمورد ماشینی ۷۵۰۰۰ دلاری باشد. این ماشین در یک بعدازظهر دلپذیر پاییزی در حالی که نسیم به آرامی برگ ها را در امتداد جاده تکان می دهد از مسیر سرسبز کوهستانی سرازیر می شود. در پس زمینه ارکستر سمفونیک در حال نواختن است. دو نفر از زیباترین افرادی که تا بحال دیده اید در این ماشین نشسته اند، این زوج به هم لبخند می زنند ولی لبخندشان چنان پرغرور است که خود به خود این مطلب به ذهن متبادر می شود که می دانند فقط خودشان از عهده خرید چنین ماشین تجملی ای بر می آیند. ماشین وارد راه مدور و ماشین رو عمارتی چندمیلیون دلاری می شود و چند متری می رود و سرانجام متوقف می شود. کودکان آن ها نیز که از هرنظر واقعا عالی هستند به طرف پدر و مادر می دوند تا به آن ها سلام کنند. در این حال ارکستر سمفونیک به اوج اجرای خود می رسد و صدایی بسیار دلنشین که واضح تر از صداهای دیگر است، چیزی شبیه این جمله را می گوید:«حالا که رسیده اید، با شکوه کامل برسید.»
در این تبلیغ هیچ کس به شما فشار نمی آورد که این ماشین را حتما همین امروز بخرید. هیچ کس قیمت ماشین، اصطلاحات مربوط به خرید و فروش یا حتی میزان بهره را ذکر نمی کند. در عوض تنها کاری که صورت می گیرد این است که تهیه کننده، محصولش را در باشکوه ترین صحنه ممکن به نمایش می گذارد و آرزوی چنین ماشینی را در دل شما می پروراند.
نوع دیگر تبلیغات تصویری، به جای نشان دادن راحتی، شکوه و جلال ماشین، طرز کار آن را به نمایش می گذارد. این فیلم با نمای دور از ماشینی شروع می شود که با سرعت ۱۰۰مایل در ساعت در صحرا می تازد. موسیقی متن نیز بلند، پرهیجان، پرهیاهو و کاملا تند است و با سرعت فوق العاده فیلم هماهنگی دارد. در نمای جلویی فیلم امواج گرمایی در حرکتند و گرد و خاکی از تایر ماشین برمی خیزد و به سمت آسمان آبی و صاف می رود. دوربینی که مجهز به لنز تلسکوپی است در تمام مدت عملکرد فوق العاده این ماشین را در جاده پیگیری می کند. به محض اینکه دوربین جلو می رود تا از نزیک فیلم بگیرد، ماشین می پیچد، سرعتش را کم می کند، چهارچرخ روی جاده کشیده می شود و ناگهان می ایستد. زمانی که گرد و خاک فرو می نشیند، ماشین مجددا روی صحنه ظاهر می شود، صدایی به طور واضح می گوید:«البته شما هیچ وقت چنین کاری نکرده اید. ولی جالب است بدانید که می توانید.»
مواردی که ذکر شد همه مثال هایی از تبلیغات تصویری محض هستند. این تبلیغات را شرکت های تبلیغاتی انجام می دهند که بودجه ای نامحدود برای تولید و سرمایه ای بی حد و حصر برای رسانه های گروهی دارند و خلاق ترین استعدادها را با پول می خرند. این تبلیغات بین برنامه های پربیننده تلویزیون، هنگام پخش مسابقات ورزشی پرطرفدار یا موقع پخش اخبار سراسری از تلویزیون پخش می شود. تبلیغات تصویری در رسانه های چاپی، تبلیغات تمام رنگی است که یک صفحه کامل را پر می کند و در مجله های بین المللی و حتی در روزنامه های محلی چاپ می شود. در پست، تبلیغات تصویری ممکن است به صورت نمونه ای مجانی از محصولی جدید باشد که در کیسه ای پلاستیکی همراه روزنامه صبح به منزل شما آورده می شود.
تبلیغات تصویری فقط یک هدف دارد: برچسب زدن. این تبلیغات به گونه ای نیست که بر سر شما فریاد بزند:« یالا، همین الان، این محصول را بخر.» تبلیغات تصویری به آرامی، به صورت تفننی، غیرمستقیم و موذیانه به شما سیخونک می زند تا بار بعد که به دنبال کالای مشابهی هستید، این محصول خاص را به یاد آورید. به این نوع تبلیغات می گوییم: تبلیغات تصویری، تبلیغات ملی و یا تبلیغات مارک تجاری خاص؛ ولی در اصل، این نوع تبلیغات، تبلیغاتی پرهیاهو و معروفند که شرکت های معروف آن را برای مشتری های معروفی می سازند که بودجه های نامحدود برای تبلیغات دارند و باید گفت بعضی از این قبیل تبلیغات واقعا شگفت آورند.
چه بخواهید چه نخواهید چنین تبلیغاتی بر زندگی شما اثر می گذارد. شما در هر لحظه مورد هجوم آن هستید. حتی ممکن است از وجود چنین امری کاملا غافل باشید، اما این تبلیغات به آهستگی، بی سر و صدا و به طور قطع و یقین به اعماق ذهن شما فرو می رود. اغلب مردم به شدت به بعضی آگهی های تجاری علاقه مند می شوند، حتی جملاتی از این آگهی ها را در زندگی روزانه خود به کار می برند. جملاتی شبیه:« گوشت بره کجاست؟»،« باورم نمی شه، همه اش را من خوردم!»، « شیر خوردی؟» این ها نمونه هایی از شعارهای تبلیغاتی هستند که بر زبان میلیون ها نفر جاری است.
همچنین بخوانید: