بهینه‌سازی بازاریابی موضوع بسیار مهمی است که از دیدگاه استراتژیک تضمین‌کننده حقوق ذینفعان کسب‌وکار و بقای سازمان هست. حتماً مشاهده کرده‌اید که برخی برندها با جذب سرمایه اولیه بالا و وعده‌های غیر کارشناسی به سرمایه‌گذاران، در ابتدای حضور در بازار با استفاده از ابزارهای سنتی بازاریابی، حضور نسبتاً قدرتمندی را در بازار رقم می‌زنند، اما با گذشت دو یا سه سال دیگر خبری از آن‌ها نخواهید شنید!

بهینه‌سازی عملکرد بازاریابی باید هم در سطح راهبردی و هم عملکردی مدنظر قرار گیرد، زیرابه دنبال بهینه‌سازی فعالیت‌ها بودن، چنانچه فعالیت‌ها بر حوزه‌ای که هیچ‌گاه محتمل نیست به‌طور معنی‌دار سودآور باشد متمرکز شوند، چندان معنای مهمی در بر ندارد.

در حقیقت، به دنبال واردکردن نام‌های تجاری یا محصولات نابودکننده‌ی ارزش به بازار رفتن، نتیجه‌اش آن است که حتی ارزش بیشتری نابود شود.

شما ممکن است یک نام تجاری داشته باشید که دارای فروش و سهم بازار نیرومندی باشد و حتی سودهای عملیاتی آن نیز خوب به نظر آید، اما به علت و جود هزینه سرمایه بیشتر آن، هر فروش اضافی موجب نابودی ارزش خواهد گردید.

بهینه‌سازی بازاریابی از جنبه‌های زیر دارای اهمیت هست:

  • از دیدگاه راهبردی: تمرکز بر بازارها و مشتریان، نام‌های تجاری و محصولات درست مانند بهینه‌سازی سبد محصول و مشتری
  • از دیدگاه عملیاتی: مؤثرترین روش تخصیص بودجه‌های افراد و شرکا مانند بهینه‌سازی منابع
  • از دیدگاه منطقی: ردیابی تأثیر بازاریابی، مشخص نمودن زمان مناسب برای اقدام به نشانه‌روی مشتریان، یا انگیزه دهی به رفتارها مانند بهینه‌سازی فروش

بازاریابی ROI (بازگشت سرمایه) چارچوبی برای بهینه‌سازی عملکرد بازاریابی در سه سطح اشاره‌شده هست که تأثیرات کوتاه‌مدت و بلندمدت را برای نتایج مالی محاسبه می‌نماید.

یک محصول جدید که امسال تهیه و به بازار عرضه‌شده است، ممکن است در همین سال مقداری درآمد داشته باشد، اما درآمد اصلی طی سه سال آتی حاصل خواهد شد و این در حالی است که تمام هزینه‌های ساخت و تولید برای امسال درج خواهد گردید.

ارزش فعلی این درآمدهای آتی می‌تواند محاسبه شود و ROI بر اساس موارد زیر محاسبه گردد؛

  • درآمد امسال
  • ارزش فعلی سال‌های آتی
  • ارزش خالص فعلی امسال و سال‌های آتی

انتهای مطلب/ لینک محتوا