مد دیجیتال؛ بازاریابی دیجیتال مد از دهه ۱۹۹۰ با وبسایتهای مد اصلی آغاز شد. شرکتها شروع به انتشار آنچه اساساً چیزی بیشتر از کاتالوگ آنلاین، آلبومها یا بروشور بود، میکردند و اغلب مشتریان را به خرید در یک فروشگاه فیزیکی راهنمایی میکردند. تصور آن دشوار است، اما تا بعد از سال ۱۹۹۴ هیچ سیستم خرید آنلاین ایمنی وجود نداشت.
وبسایتهای اولیه از مشتریان دعوت میکردند تا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مجموعههای جدید یا خبرنامههای مربوط به رویدادهای مد، ثبتنام کنند، کاری که امروز نیز انجام میدهیم.
مصرفکنندگان بهطور خودکار برندی را که به آن علاقه دارند، گوگل نمیکنند یا تصور میکنند که خردهفروشی موردعلاقه آنها دارای وبسایتی با آخرین جزئیات ورود جدید خود مانند امروز است. شرکتها باید URL (آدرس وبسایت) خود را برای مشتریان احتمالی، روی گیف ها، تبلیغات نمایشی، تبلیغات تجاری و یا از طریق لینکهایی از وبسایتهای دیگر یا دایرکتوریهای مد آنلاین منتشر میکردند.
بهعنوانمثال، Gap، پذیرندگان اولیه بازاریابی دیجیتال آنلاین بودند و سریع از حضور در وب برای تبلیغ برند خود استفاده میکردند. وبسایت آنها عملکرد سادهای داشت، معمولاً در بیشتر وبسایتهای مد اولیه تمرکز اصلی بر نمایش محدوده کمی، استفاده از هایپرلینک های ساده و هدایت بازدیدکننده به فروشگاههای فیزیکی بود.
با افزودن پرداختهای ایمن آنلاین و PayPal، پیشرفت در جستجو با استفاده از موتور جستجوگر مانند Google و توسعه بیشتر سایتهای خرید مانند Ainazon و eBay، خرید آنلاین در اوایل تا اواسط ایگوس تثبیت شد.
وبلاگ وارد عمل شد
درواقع وبسایتی با ویژگیهای منحصربهفرد است که به دلیل آپلود نکردن مواد در سرور، بهروزرسانی آن را بسیار آسان میکند. از اواخر دهه ۱۹۹۰، با توسعه سیستمعاملهای انتشار مانند Blogger و بعداً wordPress، شرکتهای مد میتوانند ویژگیهای جدید ارسال کنند و تصاویر را بارگذاری کنند و میتوانند بلافاصله در وب منتشر شوند. در برخی موارد، وبلاگها جایگزین وبسایتهای موجود شدند، اما بیشتر اوقات از وبلاگها بهعنوان یک مکمل بازاریابی مرتبط با وبسایت شرکت استفاده میشد.
آدرسهای وبلاگ هنوز هم نیاز به تبلیغ داشتند، اما RSS feed اشتراک مشترکان را برای دنبال کنندگان در یک بلاگ امکانپذیر کرد. این بدان معنی است که اگر مصرفکننده از برند تجاری خوشش میآید یا وبلاگی را دنبال میکند، از طریق RSS Feed به وی اطلاع داده میشود.
بااینحال، مهمترین تغییر ایجادشده توسط وبلاگها این بود که مصرفکنندگان میتوانند به پستها پاسخ دهند. ارتباط دوطرفه آنلاین اکنون امکانپذیر بود. برندها میتوانستند درباره طیفها و مجموعههای جدید، پیشنهادات ویژه، خدمات جدید و رویدادهای مد پست ارسال کنند و مشتریان میتوانستند به آن پستها پاسخ دهند. شرکتهای مد میتوانند با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند.
این ارتباط امکان برقراری ارتباط آنلاین و تعامل را برای شرکتها و مشتریان فراهم میآورد. علاوه بر این، به شرکتها اجازه داد تا از طریق بازخورد آنها، پاسخ مشتریان را کنترل کنند.
مسائل اجتماعی میشود
معرفی رسانههای اجتماعی و سایتهای شبکههای اجتماعی در اوایل دهه ۲۰۰۰ ارتباطات مد را حتی بیشتر توسعه داد. بهجای تعامل دوطرفه، ارسال و پاسخ در وبلاگها، شبکههای اجتماعی و اشتراک این امکان را برای تعداد نامحدودی از افراد فراهم میکند تا بتواند در تعدادی از سایتها مانند لینکدین، مای اسپیس، فلیکر، فیسبوک، یوتیوب، توییتر، تامبلر، اینستاگرام، پینترست، اسنپ چت و Vine برای تشکیل جوامع اجتماعی نظریهپردازی و ارتباط برقرار کنند.
«در دنیای همگرایی رسانهها، هر داستان مهم گفته میشود، هر برندی فروخته میشود، هر مصرفکننده از طریق چندین سیستمعامل رسانه مورد محاکمه قرار میگیرد.» هنری جنکینز
انتهای مطلب/