میم (Meme) مفهومی در بازاریابی جدید است. عدهای پس از شنیدن، عکسالعملی خاصی نسبت به آن نشان نمیدهند اما بازاریابان هوشمند نیروی آن را درک کرده و با تعداد بیشتری از آنها روبرو خواهند شد.
در سال ۱۹۷۶ زیستشناسی به نام Richard Dawkins واژه میم را به وجود آورد و آن را بهعنوان یک واحد اساسی از مخابره فرهنگی تعریف کرد که از یک ذهن به ذهن دیگر انتقال خواهد یافت و بلافاصله تمام یک ایده را انتقال میدهد. برای مثال نماد استخوان جمجمه و دو استخوان متقاطع آن در یک شیشه برچسب دار یک میمی است که این پیام را انتقال میدهد: خطرناک برای زندگی، بااحتیاط پیش بروید. از دیگر میمی های معروف میتوان به انگشت شست، مسافران کنار جاده، پرچم سفید به نشانه تسلیم صلیب سرخ و… اشاره نمود.
گاهی اوقات میم ها از آرم شرکتها مؤثرترند، چراکه آنها کاری بیش از شناسایی صرف یک نهاد انجام میدهند. Nike Swoosh یکی از شناختهشدهترین آرمهای شرکت های دنیا، شرکتهای مصرفکننده را شناسایی میکند. سایر آرم شرکتها مانند کوکاکولا و ماکروسافت نیز همین کار را انجام میدهند؛ اما آرمها آنچه واقعاً این شرکتها انجام میدهند را به مشتریان انتقال نمیدهند.
از طرفی، یک میم که بهدرستی درک شده، میتواند از شلوغی بازار عبور کند و مشتریان را بلافاصله از اقدامات شما آگاه کند. ایجاد میم سادهتر از آن است که به نظر میرسد. رمز موفقیت آن این است که اساس آنچه را که انجام میدهید برای مشتری خلاصه کنید. مزایای خاص و منحصربهفردی را که ارائه میدهید بررسی کنید و سپس بیندیشید که چگونه میتوانید مزایای خود را بهصورت دیداری یا در چندین کلمه بیان کنید.
چگونه یک میم بسازیم؟
از خصوصیات و نیازهای مشتریان موردنظرتان فهرستی تهیه کنید. طیف وسیعی از تصاویر را تهیه و تعیین کنید کدامیک از این تصاویر یا ترکیبی از آنها پیامی را که مدنظر دارید انتقال میدهد. مقاصد خود را تبدیل به تصاویری کنید که ایده کاملی را انتقال میدهند.