استارت آپ ها در صورت همکاری نیازی به رقابت با غول های صنعت ندارند.
اگرچه شرکتهای بزرگ و تأسیسشده و استارتآپهای در حال رشد در دو طرف طیف کسب و کار قرار دارند، جادو میتواند زمانی اتفاق بیفتد که این دو با هم کار کنند تا نوآوری و منابع را ادغام کنند. با این حال، با وجود بسیاری از استارتآپها در زمینه مالی متزلزل و کسب و کارهای بزرگ که اغلب درگیر تشریفات اداری هستند، همکاری میتواند یک چالش باشد.
چرا شرکت های بزرگ و استارت آپ ها باید با هم همکاری کنند؟
استارت آپ ها با همکاری بیگانه نیستند. آنها با سرمایه گذاران تجاری، مشتریان، پیمانکاران و غیره همکاری می کنند تا عملیات به خوبی اجرا شود. به طور مشابه، شرکت ها در داخل و خارج برای تقویت رشد کسب و کار با یکدیگر همکاری می کنند.هنگامی که استارت آپ های در حال رشد و شرکت های بزرگ منابع را با هم ترکیب می کنند، می توانند بهترین های هر دو جهان را از نظر نوآوری و نفوذ تجربه کنند و نقاط قوت و ضعف یکدیگر را تکمیل کنند. در اینجا برخی از نقاط قوت و ضعف شرکت آورده شده است:
- نقاط قوت سازمانی شرکتهای بزرگ از نظر نفوذ، شناخت برند، شهرت تجاری، منابع و دسترسی به منابع مالی از قدرت آتش بسیار بالایی برخوردارند.
- نقاط ضعف سازمانی بسیاری از سازمانهای بزرگ با نوآوری دست و پنجه نرم میکنند و آن را با تنگناها، عدم اطمینان و تغییر در ادراک بازار مرتبط میکنند. آنها ممکن است تمایلی به تغییر تمرکز خود از محصولات و خدمات اصلی نداشته باشند. علاوه بر این، تیمهای مالی آنها احتمالاً اعداد محور هستند و تمایلی به سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای اثبات نشده بدون اعتبار ROI روشن و سایر معیارها ندارند. و، در حالی که نوآوری کلید بقای صنعت است، فرآیندهای تایید می توانند کند و در تشریفات اداری غرق شوند.
تجربه راه اندازی به طور قابل توجهی متفاوت است:
- نقاط قوت استارت آپ کسب و کارهای جدید اغلب مملو از استعدادهای پیشرفته و بهترین تخصص هستند. محل های کار معمولاً چابک هستند، با بوروکراسی کمتر و زمان رسیدن به بازار سریعتر از همتایان شرکتی خود. سرعت نوآوری مبتنی بر هدف آنها معمولاً با تشریفات اداری محدود نمی شود.
- نقاط ضعف استارتاپ استارتآپها بر روی غلبه بر چالشهای راهاندازی یک کسب و کار متمرکز هستند . آنها به دنبال اعتبار در صنایع خود هستند زیرا برای افزایش جریان نقدی تلاش می کنند . منابع مالی، بازاریابی و اداری آنها اغلب ضعیف است.
وقتی بازیکنان بزرگ و کوچک نقاط قوت مکمل خود را روی میز بیاورند، می توانند برای تولید ایده های جدید، ایجاد فرصت ها و افزایش فروش و درآمد، جای خالی یکدیگر را پر کنند.
چالش های همکاری استارتاپ و شرکت چیست؟
زمانی که استارت آپ ها و شرکت ها تصمیم به همکاری در سرمایه گذاری می گیرند، همیشه کار آسانی نیست. در اینجا چند چالش متداول که این مشارکت ها با آن روبرو هستند آورده شده است.
- استارت آپ ها از ایده های خود محافظت می کنند. شرکتهای کوچکتر گاهی از این میترسند که شریک سازمانی قصد دارد مالکیت معنوی آنها را بدزدد. آنها تمایلی به به اشتراک گذاشتن نوآوری ندارند، حتی اگر همکارشان منابع لازم برای کمک به موفقیت آنها را داشته باشد. در واقعیت، شرکت های بزرگ به احتمال زیاد علاقه ای به سرقت یک ایده جدید ندارند. شرکت ها تمایل دارند عضلات خود را پشت پوسته ریزی قرار دهند
- استارتآپها میترسند که مورد سوء استفاده قرار گیرند. صاحبان مشاغل کوچک ممکن است تمایلی به شفاف سازی با شرکای تجاری بزرگ خود نداشته باشند. این سکوت می تواند ارزیابی دقیق قابلیت محصول یا خدمات را برای شرکت چالش برانگیز کند. زمانی که یک استارت آپ کارت های خود را خیلی نزدیک به سینه خود نگه می دارد، تشخیص اینکه آیا استارت آپ مناسب سرمایه گذاری است یا خیر، برای شرکت های بزرگ سخت تر می شود.
- شرکت ها ممکن است نسبت به کمبود تجربه یک استارتاپ محتاط باشند. بدیهی است که استارتآپها سابقه کمی دارند. این فقدان تجربه و اعتبار، مشارکت شرکت استارتاپ را به یک پیشنهاد مخاطره آمیز تبدیل می کند.
این موانع برخی واقعی، برخی بر اساس تصورات نادرست و ترس ها، بسیاری از شراکت های بالقوه را دور نگه داشته اند. برای ایجاد یک همکاری موفق، هر دو طرف باید ریسک کنند و با اعتماد به این که طرف مقابل برای رسیدن به یک هدف سودمند کار می کند، وارد رابطه شوند.
چگونه شرکت های بزرگ و استارت آپ ها می توانند با هم همکاری کنند؟
مانند هر رابطهای، شرکتهای بزرگ و استارتآپها باید زمان باکیفیتی را در کنار هم بگذرانند. بسیار فراتر از ایمیلها و تماسهای تلفنی برای ایجاد شراکتهای قابل اعتماد و واقعی.
هنگامی که به دنبال روابط مشارکتی هستید، استارت آپ ها و شرکت ها باید شرکت در رویدادهای صنعتی مانند کنفرانس ها، هکاتون ها یا مسابقات با محوریت یک راه حل خاص یا موضوع بازار را در نظر بگیرند. هر دو طرف می توانند از این رویدادها برای جستجوی شرکت هایی استفاده کنند که فلسفه ها و اشتیاق خود را برای ایده ها، نوآوری و مشارکت به اشتراک بگذارند.
هنگامی که یک شراکت استارتاپ ایجاد کردید، رابطه را با هر یک از فعالیت های زیر تقویت کنید:
- درگیر شدن در جوامع محلی قدم گذاشتن در جوامع محلی فناوری و نوآوری، همه را در جریان فرآیندها و پروتکلهای ضروری نگه میدارد و در عین حال راههای جدیدی را برای حل مشکلات تجاری کشف میکند.
- همکاری برای ملاقات با مشتریان بالقوه شرکتهای کوچک و بزرگ میتوانند برای ارائه چالشها، رویدادها و فرصتهایی برای ملاقات با مشتریان بالقوه به یکدیگر بپیوندند.
- ایجاد شتاب دهنده های نوآوری. شرکت بزرگتر ممکن است ایجاد یا مشارکت با شتابدهندههای نوآوری را در نظر بگیرد تا شرکای استارتآپ خود به تخصص بیشتری دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه دهد راهحلهای خود را پیش ببرند.
- ایجاد فرصت های مربیگری شرکت ممکن است ایجاد فرصت های مربیگری برای استارتاپ در سازمان بزرگتر را در نظر بگیرد. روابط مربیگری می تواند سازمان ها را پیوند دهد و در عین حال به اجرای سریع تر نوآوری ها کمک کند.
- ایجاد کانال های ارتباطی شفاف مهمتر از همه، هر دو طرف باید بر ارتباطات باز و دو طرفه در سراسر مشارکت هم در خارج و هم در داخل تأکید کنند. شرکتهای بزرگ نمیخواهند پیشبینی به نظر برسند و استارتآپها میخواهند شنیده شوند. موفقیت زمانی اتفاق می افتد که هر دو طرف در تعاملات خود باز و محترم باشند.
سیسکو و smart-FOA
سیسکو با شرکت ژاپنی اینترنت اشیا (IoT) smart-FOA شریک شد. هر دو طرف دریافتند که ارزش مشارکت بسیار بیشتر از خطرات است. smart-FOA که مخفف نرم افزار Flow Oriented Approach است، یک پلت فرم به اشتراک گذاری اطلاعات را ارائه می دهد که می تواند مشکلات را حل کرده و تصمیم گیری در زمان واقعی را امکان پذیر کند. از آنجا که ژاپن به دلیل توانایی خود در استفاده از داده های کارخانه های تولیدی شناخته شده است، FOA یک تکامل طبیعی بود.
از دیدگاه سیسکو، سرمایه گذاری در smart-FOA با گرد هم آوردن کالاها، افراد، فرآیندها و داده ها، ارزش جدیدی ایجاد می کند. با انجام این کار، راهحلهای IoT ژاپن را به طور قابل توجهی در بازارهای جهانی گسترش میدهد. اما برای کشف این ارزش، سیسکو باید خطوط باز ارتباط شفاف را حفظ میکرد، احترام و اعتماد متقابل را نشان میداد و از سرعت سریع و زیرک نوآوری که تقریباً به طور طبیعی برای یک استارتآپ حاصل میشود، لذت برد.
Pfizer و BioNTech
در طول همهگیری کووید ۱۹، عجلهای دیوانه وار برای یافتن واکسنی وجود داشت که شدت این ویروس را به مردم کاهش دهد. فایزر با BioNTech همکاری کرد تا واکسنی ایجاد کند که قادر به مبارزه با نوع بسیار مسری دلتا باشد.
این همکاری در واقع در سال ۲۰۱۸ آغاز شد، زمانی که Pfizer می خواست به تحقیق و توسعه BioNTech در مورد واکسن های mRNA طراحی شده برای مبارزه با آنفولانزا دسترسی پیدا کند. BioNTech دانش فنی را در اختیار داشت، در حالی که Pfizer تجربه خود را در توسعه و عرضه واکسن به ارمغان آورد تا این همکاری را موفق کند.
تویوتا و آرورا
تویوتا با Aurora همکاری کرد تا وارد بازار خودروهای خودران شود. این دو با یک شرکت سوم، تامین کننده قطعات Denso، برای ایجاد یک روباتاکسی شریک شدند. روباتاکسی آنها در سال ۲۰۲۱ وارد جادهها شد. این همکاری منجر به مشارکت بزرگتری شد، با استفاده از تویوتا از Aurora برای کمک به خودکارسازی ناوگان خودروهای مصرفی تویوتا، که با مینیون سیرا شروع شد.
در این مشارکت، تویوتا نوآوری را برای افزودن فناوری جدید شگفتانگیز به وسایل نقلیه خود دریافت میکند، در حالی که Aurora میتواند از بزرگترین تولیدکننده خودرو برای توسعه تجارت خود استفاده کند.
برداشتن گام بعدی در تکامل کسب و کارتان
هر رابطه ای مستلزم سازش، ارتباط و کمی ایمان است. هنگامی که این عناصر در حوزه کسب و کار ترکیب شوند، اعتماد مورد نیاز برای ایجاد یک مشارکت سودمند دوجانبه را ایجاد می کنند، که در آن هر یک از طرفین با سرمایه گذاری در طرف دیگر اعتماد به نفس پیدا می کنند. نتیجه نوآوری سریعتر، سهم بازار بیشتر، و در حالت ایدهآل، توانایی جادو کردن با هم برای چندین سال آینده است.
انتهای مطلب/ منبع