زنجیره ارزش یک شرکت، جزئی از فعالیت‌های یک سیستم بزرگ‌تر است که شامل زنجیره‌های ارزش تأمین‌کنندگان آن و زنجیره‌های ارزش کانال‌های توزیع متحد با شرکت که برای رساندن کالاها و خدمات خود به مصرف‌کنندگان نهایی از آن‌ها استفاده می‌کند، می‌شود. زنجیره‌های ارزش شرکای جلوی کانال توزیع به هم مربوط می‌شوند زیرا ۱. هزینه‌ها و حاشیه‌های سود توزیع‌کنندگان و واسطه‌های یک شرکت، بخشی از قیمت نهایی پرداختی توسط مصرف‌کننده را تشکیل می‌دهند، ۲. فعالیت‌هایی که شرکت‌های متحد با شرکت درزمینهٔ توزیع انجام می‌دهند بر رضایت مصرف‌کننده تأثیر می‌گذارد. به همین دلایل، شرکت‌ها معمولاً همکاری نزدیکی با تأمین‌کنندگان و متحدان جلوی کانال توزیع برقرار می‌کنند تا فعالیت‌های زنجیره تأمین را به شیوه‌ای انجام دهند که برای طرفین سودآور باشد. برای مثال، خودروسازان همکاری نزدیکی با متحدان خود درجلوی کانال (واسطه‌های محلی خودرو) برقرار می‌کنند تا مطمئن شوند که مالکان خودروها از خدمات تعمیر و نگهداری واسطه‌ها رضایت دارند. همچنین بسیاری از تأمین‌کنندگان لوازم‌یدکی خودرو، کارخانه‌هایی را در نزدیکی کارخانه‌های تولید خودرو ساخته‌اند تا تحویل به‌موقع را تسهیل کنند، هزینه‌های انبارداری و حمل را کاهش دهند و همکاری نزدیک د طراحی قطعات و زمان‌بندی تولید را ارتقا بخشند. فعالیت‌های زنجیره ارزش یک شرکت در اغلب مواقع ارتباط نزدیکی با زنجیره‌های ارزش تأمین‌کنندگان و متحدان جلوی کانال آن‌ها دارد.
درنتیجه سنجش دقیق رقابتی بودن یک شرکت مستلزم آن است که مدیران شرکت برای تحویل یک کالا یا خدمت به مشتریان، مجموعه سیستم زنجیره ارزش یک صنعت را بشناسند، نه‌فقط زنجیره ارزش خود شرکت را. زنجیره ارزش یک صنعت نوعی که به فعالیت‌ها، هزینه‌ها و حاشیه سودهای تأمین‌کنندگان و متحدان جلوی زنجیره کانال توجه دارد. درهرحال باید توجه داشت که زنجیره‌های ارزش صنایع به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای باهم تفاوت دارند. برای مثال، فعالیت‌های اولیه زنجیره ارزش صنعت کاغذ و خمیرکاغذ (درخت‌کاری، قطع درختان، کارخانه‌های خمیرکاغذ، تولید کاغذ) با فعالیت‌های اولیه زنجیره ارزش در صنعت لوازم‌خانگی (تولید لوازم و قطعات، مونتاژ، توزیع عمده، خرده‌فروشی) تفاوت دارد.
مطلب نسبتا خوبی بود. ممنون.