کسب و کار در مسیر صحیح ...

مدیران باید تصمیماتی کلیدی درباره استراتژی مناسب کسب و کار برای پیگیری توسط شرکت یا واحد کسب و کار خود بگیرند، و همچنین باید تصمیماتی درباره منابع و توانایی هایی بگیرند که برای پیاده سازی این استراتژی ها و حفظ مزیت رقابتی مورد نیاز خواهند بود. مدیران این تصمیمات مهم درباره استراتژی کسب و کار را براساس باورها و ادراکات خود درباره محیط صنعت و چگونه رقابت در آن بستر اتخاذ می کنند.

نکته کلیدی که مایل به تاکید هستیم آن است که مدیران باید به اهمیت تفکر مدیریتی مدیران پی برده و به دانش و تخصص ویژه ای یا مدل های ذهنی را برای هدایت تصمیم گیری خود دست یابند. استراتژی کسب و کار دربرگیرنده چیزی بیش از یک انتخاب ساده از میان سه استراتژی عام پورتر است. مدل های ذهنی مدیران باید حاوی شناخت های خوبی از محیط های رقابتی آن ها باشند. این شناخت ها به آن ها اجازه می دهد تا شرکت های خود را از طریق یک فرایند اثربخش تعریف کسب و کار هدایت کنند.

سپس براساس تعریف کسب و کار شرکت هایشان، مدیران باید مناسب ترین شیوه رقابت را برگزینند. بنابراین انتخاب استراتژی کسب و کار باید بازتاب یک شناخت خوب از محیط رقابتی، تعریفی که مدیران برای شرکت خود برگزیده اند و منابعی می باشد که برای پیاده سازی مورد نیاز خواهد بود. بالاتر از همه آن ها باید تلاش مجدانه ای برای ایجاد سازگاری یا “منطق” در بین همه این عناصر نمایند. به عبارت دیگر، تعریف کسب و کار یک شرکت، استراتژی کسب و کار آن، و منابع و قابلیت هایی که از استراتژی کسب و کار پشتیبانی می کنند باید همگی مکمل و تقویت کننده یکدیگر باشند.

انتهای مطلب/