بررسی اخیر انجامشده توسط «مک کنزی» به نام «وعده خردهفروشی چندکاناله» حقایق و پیشنهادهایی را در این زمینه ارائه میدهد:
- حقیقت: در آمریکا تنها ۲۵ درصد از داروخانهها، ۴۰ درصد از توزیعکنندهها و ۶۰ درصد از فروشندگان متخصص در مد، نرخ رشد قبل از بحران خود را در ۵ سال بعد از بحران ۲۰۰۱ به دست آوردهاند. هیچ برندی اکنون نمیتواند اینهمه مدت صبر کند.
- اطلاعاتی که اغلب نادیده انگاشته میشوند: مشتریانی که از کانالهای توزیع چندگانه خرید کرده و استفاده میکنند، بسیار بیشتر از کسانی که از یک کانال خرید کردهاند، خرج میکنند، این مقدار نسبت ۱ به ۵ است.
- چرا برخی از برندها درجهای کسب نکردهاند؟ به این دلیل که آنها عقیده دارند که تلفیق کانالهای توزیع به معنی تکرار همان بوتیک و یا مجله در اینترنت و یا خلق نمایندههای فروشی است که در دسترس بودن محصولات را چند برابر کرده و باعث خرید بیشتر مشتری میشوند. اینیک اشتباه بزرگ است: هر کانالی منحصربهفرد است. باید به یک خدمت خاص معطوف باشد و یا ارائه خدمات، اطلاعات و آگاهی از انتظارات مشتری مکمل کانالهای دیگر باشد.
- مثال: «جی سی پنی» میراث خود را تجارت موفق از طریق کاتالوگهایی میداند که خدمات چندکاناله را ارائه میدهند. فروشگاهها در کیوسکهای شبکهای قرارگرفتهاند و تمام پایانههای فروش دسترسی به شبکه را در اختیار مشتری قرار میدهند، بطوریکه او بتواند بهآسانی طبقات محصولی، سبکها و اندازههایی را که در فروشگاه در دسترس نیست خریداری نماید. «جی سی پنی» حتی در حال آزمودن سیستمی است که میتواند مستقیماً به تلفن همراه امکان اسکن کوپنهایی که مشتریان در فروشگاه مصرف کردهاند را بدهد. آنچه مهم است این است که هر یک از این کانالها بر اساس مد «جی سی پنی» بهعنوان یک برند مشهور با قیمتگذاری ترویجی ایجاد میشوند.
آینده در استراتژیهای تعیینشده توسط مدیرعامل، نهفته است استدلالی که در آن توزیع و ارتباطات و کانالهای چندگانه ازجمله تلفن همراه رابطه نزدیکی با هم دارند. انتهای مطلب/