کسب و کار در مسیر صحیح ...

یک داروساز ممکن است فکر کند، «چرا من به مارکتینگ نیاز دارم؟ من یک داروساز هستم، من می‌خواهم از جان مردم محافظت کنم و کیفیت زندگی بیمار را بهبود دهم، نه اینکه خدمات خود را دست‌فروشی کنم، داروخانه‌داری حرفه خدمات درمانی است و از هدف بالاتری برخوردار است و فراتر از آن است که نیاز به مارکتینگ داروسازان داشته باشد، بعلاوه من می‌خواهم در داروسازی بالینی کار کنم، جایی که مارکتینگ مهم نیست. اگر این‌طور نشود، برای کسی کار خواهم کرد که افراد دیگری را برای رسیدگی به همه مسائل مارکتینگ در اختیار داشته باشد، مارکتینگ کاربرد ناچیزی در کار فعلی و آینده من خواهد داشت.» تصورات نادرست زیر درباره مارکتینگ در میان داروسازان و دانشجویان داروسازی معمول است:

  • مارکتینگ، فروش است. فروش تنها یک عملکرد مرتبط با مارکتینگ است. وظایف دیگر مارکتینگ شامل پژوهش درباره نیازها و خواسته‌های مشتری، توسعه راهبردها، نگه‌داری سوابق مشتری، تحویل محصولات و خدمات، تأمین بودجه، تبلیغ، قیمت‌گذاری و پایش رضایت مشتری می‌شود. فروختن تکمیل یک فروش است. مارکتینگ نه‌تنها فروش، بلکه فعالیت‌های قبل و بعد آن را نیز پوشش می‌دهد. فعالیت‌های مارکتینگ می‌تواند پیش از شناسایی یک نیاز شروع‌شده و تا زمان طولانی پس از ارضای نیاز ادامه یابد.
  • مارکتینگ بد است. بعضی از منتقدان، مارکتینگ را به اینکه ذاتاً بد است متهم می‌کنند، زیرا سبب اقدامات ناخوشایند اجتماعی مانند مصرف زیاد و اسراف، افزایش دورریز و خرید محصولاتی که بدون آن‌ها زندگی مردم بهتر است، می‌شود (برای مثال، سیگار). اگرچه بیان اینکه مارکتینگ می‌تواند سبب تشویق اعمال منفی اجتماعی شود درست است، ولی مارکتینگ می‌تواند برای تشویق رفتارهای مثبت نیز به کار گرفته شود؛ برای مثال، از مارکتینگ برای تشویق پیشگیری از ایدز، ترک سیگار، کنترل جمعیت و رفتارهای پیشگیرانه بهداشتی دیگر استفاده‌شده است. اگرچه ممکن است ما مارکتینگ بعضی از محصولات را دوست نداشته باشیم (برای مثال مشروبات الکلی و سیگار)، ولی شیوه‌های مارکتینگ اخلاقی برای اجتماع سودمند است.
  • متخصصین خدمات درمانی نیازی به مارکتینگ داروسازان ندارند. اگر به متخصصان موفق خدمات درمانی توجه کنید، خواه پزشکان، پرستاران، بینایی‌سنج‌ها، دندان‌پزشکان یا داروسازان، در هر موقعیتی، خواهید دید که آن‌ها در مارکتینگ عالی هستند. تنها ممکن است آن را چیز دیگری بنامند!
  • داروسازان استخدام شده در داروخانه شهری (مسئولین فنی) نیاز به مارکتینگ ندارند. بیشتر داروسازان استخدام شده از استقلال عمل بالایی در کار خود برخوردارند و نظارت نسبتاً ناچیزی از سوی روسایشان بر آن‌ها اعمال می‌شود. در بسیاری از موارد این داروسازان مسئول موفقیت محل کار خود به شمار می‌آیند. مدیریت بالاتر ممکن است خدمات پشتیبانی مانند تبلیغات تلویزیونی یا روزنامه‌ای یا پژوهش درباره بازار محلی را فراهم نماید، اما نهایتاً بیشتر مارکتینگ در داروخانه توسط داروسازان، از طریق خدمات و روابط شخصی که با بیماران ایجاد می‌کنند، انجام می‌شود.
  • تنها داروسازان در داروخانه شهری نیاز به دادوستد دارند. همه داروسازان نیاز به عرضه خود و ایده‌های خود دارند. داروسازان بیمارستان‌ها و مراکز نگهداری و داروسازان دولتی و ستادی نیز نیاز به عرضه برنامه‌های خود در میان پزشکان، پرستاران، مدیران، پرداخت‌کنندگان و عموم جامعه دارند. تأمین نیاز این «مشتریان» مستلزم بسیاری از همان شیوه‌های مارکتینگ داروسازان است که با بیماران به کار برده می‌شوند.

همه داروسازان می‌توانند از مارکتینگ به عنوان ابزاری برای کمک به دیگران استفاده کنند؛ مانند هر ابزار دیگری، مارکتینگ هنگامی‌که درست به کار گرفته شود می‌تواند کمک‌کننده باشد و هنگامی‌که بد استفاده شود آسیب‌زننده خواهد بود. انتهای مطلب/