کسب و کار در مسیر صحیح ...

ما همه با روابط مخاطره‌آمیز آشنا هستیم، وقتی شما سعی می‌کنید همه‌چیز را برای افراد فراهم نمایید، خود را به مخاطره انداخته ولی هیچ آسیبی به کسی وارد نمی‌کنید. زمانی که این امر وارد مارکتینگ هدفمند می‌شود، بسیاری از شرکت‌ها را وارد مسیری خطرناک می‌کند. آن‌ها به‌شدت نگران اتحاد و انسجام برخی مشتریان مهم و ارزشمند هستند، بنابراین سعی می‌کنند از طریق شبکه وسیع مارکتینگ فعالیتشان را در عرصه تجارت بیشتر نمایند. درنتیجه، آن‌ها اساساً تمرکز خود را بر روی اولویت‌های واضح معطوف کرده و آن‌ها را طبقه‌بندی می‌نمایند. مدیران اجرایی از استراتژی خاصی استفاده می‌کنند که مخاطره چندانی نداشته باشد و در فرآیند رشد خود تلاش می‌کنند تا برای همه‌کس همه‌چیز نباشند.

لولولمون از نگرش خاص خود استفاده کرده است. این شرکت با تأمین نیاز و خواسته‌های مصرف‌کننده که در حوزه هدف آن قرار دارد سریعاً رشد کرده و سپس مشتریان خود را به همفکری دعوت کرده تا با شرایط متمایز آن به تعامل بپردازند. مدل خرده‌فروشی به‌کاررفته در اینجا به‌خوبی گویای این حقیقت است که اگر قصد خرید محصولات ما رادارید باید کاملاً خاص باشید و اگر از این برند خرید کرده‌اید پس خاص بوده‌اید زیرا ما به بهترین نحو ممکن عمل می‌کنیم. مخالفت و ناسازگاری لولولمون در خصوص فروش محصولات به هویت برند بازمی‌گردد. هدف ایجاد شرایطی است تا مشتریان بتوانند محصول مورد دلخواهشان را با همان قیمت در محض رؤیت آن خریداری نمایند.

لورا کلابرگ اظهار داشت: ما برند لوکسی داریم. ما سطح وسیعی از محصولات را تولید کرده و دقیقاً به خواسته و نیاز مشتریانمان واقف هستیم. مشتریان ما نمی‌خواهند چیزهایی را بپوشند که سایرین در کلاس یوگا به تن می‌کنند، بنابراین، ما تنها محصولات خاص و ویژه را تولید کرده و به مارکِت عرضه می‌نماییم. وقتی شما چیزی را در مغازه مشاهده می‌نمایید، باید آن را بخرید؛ زیرا ممکن است فردا آنجا نباشد. این نوع مدل نایاب خرده‌فروشی بر روی مدیریت فهرست موجودی کالا و برند تأثیر گذاشته و نشان می‌دهد که چه محصولی موردپسند و دلخواه مشتریان است و بیان می‌کند که این محصولات ازنظر بسیاری از مشتریان شناخته‌شده و موردپسند است یا خیر.

کلابِرگ سؤالی را مطرح کرد: ما با سطح وسیعی از تقاضای مردم نسبت به محصولات موردعلاقه‌شان روبه‌رو هستیم، پس چرا باید ۶۰% تخفیف داشته باشیم؟ صنعت خرده‌فروشی به مصرف‌کنندگان آموزش داده است تا به دنبال تخفیف باشند. آن‌ها این سؤال را از خود می‌پرسند: چرا من باید قیمت کاملی را بابت این محصول پرداخت نمایم؟ اما مشتریان لولولمون می‌دانند که تضمینی وجود نخواهد داشت و قبل از انجام هر خریدی به سیاست بازگشت خرید توجه دارند. کلابرگ در ادامه افزود: برند ما در اصل از استراتژی خلاقیت و نوآوری استفاده کرده است. ما خود عاشق برندمان هستیم. برخی مشتریان هرروز وارد مغازه ما شده و می‌پرسند: محصول جدیدی دارید؟ به همین منظور ما باید دائماً در حال ارائه محصولات جدید باشیم؛ بنابراین اگر سیاست بازگشت خرید خرده‌فروشان دیگر را بپذیریم، این امر مانع استفاده از این مدل شده و مانع ما در دستیابی به اهداف و کسب موفقیت می‌شود.

هدف لولولمون تبدیل سیاست‌هایش به تجربیان مشتریان در فروشگاه‌های این برند است. این امر به لولولمون این امکان را می‌دهد تا تحقیقات گسترده‌ای در مارکِت انجام دهد. کلابرگ شرح داد: تمرکز ما بر روی ساخت محصول مطلوبی است که هم کاربردی باشد و هم زیبا. این همان چیزی است که مشتریانمان از ما انتظار دارند. او در ادامه افزود: پوشاک لولولمون برای نوع خاصی از اشخاص و ورزشکاران طراحی‌شده است. محصولات خاصی را طراحی کرده و نیازهای سطح وسیعی از مشتریان را تأمین می‌نماید، از دختران دبیرستانی گرفته که می‌خواهند از محصولات لولولمون استفاده کنند تا زنان ۶۰ ساله که می‌خواهند هرروز به کلاس یوگا رفته و یوگا کار کنند. ما خواسته و انتظارات سطح وسیعی از مردم را برآورده می‌نماییم اما به‌جای مشتریان، تمرکز خود را بر روی طراحان محصول معطوف می‌نماییم.

به‌علاوه، لولولمون مارکتینگ به روش سنتی را کنار گذاشته است. در عوض، شرکت از افرادی به نام سفیران برند استفاده می‌نماید که آن‌ها را از میان ورزشکاران، مربیان و معلمان یوگا انتخاب می‌کند زیرا این امر باعث ایجاد علاقه در افراد تازه‌کار می‌شود. همان‌طور که CNBC در سال ۲۰۱۲ اظهار داشت، با آغاز کار لولولمون در لندن، سؤالی پیش آمد مبنی بر اینکه چطور ممکن است خرده‌فروشی در هر فوت مربع، بیشترین درصد فروش را داشته باشد درحالی‌که برخی مغازه‌های مشابه وجود دارند که رشدشان در سال اخیر به بیش از ۲۰% نرسیده است. آیا لولولمون در عرصه بین‌المللی با استفاده از کمپین‌های خاص، به مارکتینگ می‌پردازد؟ پاسخ این است که آن‌ها نیازی به انجام این کار ندارند.

انتهای مطلب/