استفاده از مدل 3V برای تولید نوآوری مشخص میکند که نوآوری در انحصار واحد تحقیق و توسعه و افراد توسعهی محصول نیست بلکه، متخصصین مارکتینگ و استراتژیست ها هم میتوانند با شناسایی بخشهایی که مصرفکنندگان آنها ناراضی بوده و یا به نحو مطلوبی خدمات دریافت نکردهاند از طریق منحنیهای ارزش جدید و بازآفرینی شبکههای خلق ارزش صنعت به نوآوری در سازمان کمک کنند.
نوآوری مارکتینگ را میتوان با استفاده از مدل 3V و با پرسیدن سه سؤال مفهومسازی کرد:
- آیا مصرفکنندگانی وجود دارند که از محصولات عرضهشده در این صنعت ناراضی هستند و یا اساساً خدمات موردنیاز آنها عرضه نشده باشد؟
مدیریت از طریق دادن پاسخ به این سؤال امکان دارد بتواند فرصتهای فوقالعادهای برای بهرهبرداری شناسایی کنند. بهعنوانمثال، عرضهی داروهای گرانقیمت برای مردم فقیر باقیمتهای پایین با همان کیفیت به روش ایزی جت.
- آیا ما میتوانیم به مصرفکنندگان محصولی با منافع فوقالعاده یا قیمتهای ارزان در مقایسه با رقبای صنعت تحویل بدهیم؟
- آیا ما میتوانیم انقلابی در شبکهی خلق ارزش به وجود آوریم که پایینترین بهای تمامشده را برای عرضهی محصول امکانپذیر سازد؟
دل در صنعت رایانهی شخصی و ایکیا در اثاثیهی خانه، نمونهای از این شرکتها هستند.
استفاده از مدل 3V برای تولید نوآوری مشخص میکند که نوآوری در انحصار واحد تحقیق و توسعه و افراد توسعهی محصول نیست بلکه، متخصصین مارکتینگ و استراتژیست ها هم میتوانند با شناسایی بخشهایی که مصرفکنندگان آنها ناراضی بوده و یا به نحو مطلوبی خدمات دریافت نکردهاند از طریق منحنیهای ارزش جدید و بازآفرینی شبکههای خلق ارزش صنعت به نوآوری در سازمان کمک کنند.
ترکیب سؤالات نوآوری مارکتینگ با مدل 3V و فهم عمیق آنها، امکان ترسیم و توسعهی نقشهی استراتژیک شرکت را فراهم میسازد. فهم اینکه کدام گروه از مصرفکنندگان و در کجا خدمات موردنیاز خود را دریافت نمیکنند، به مدیران کمک میکند تا تعیین کنند که شرکت باید در کدام بازارها و صنایع فعالیت کرده و به چه افراد یا گروههایی محصول خود را عرضه کند. منطق اقتصادی و فرمول پیروزی ایجاب میکند که مدیران در این صورت شبکهی ارزشی جدیدی را طراحی و پیاده کنند تا بتوان از این فرصتهای بالقوه بهرهبرداری کرد. شبکهای که روشن میکند چگونه باید ارزش مطلوب را در زمان و مکان مناسب در اختیار مصرفکنندگان قرارداد و از چه وسایلی برای بهرهبرداری از فرصتهای رو به رشد استفاده کرد.
روشن است که پیادهسازی ایدهی تقسیمبندی استراتژیک و استفاده از مدل 3V برای رشد و نوآوری، کار سادهای نیست و شرکتهای ابداعکنندهی آنهم با چالشهایی روبهرو هستند و الزامات اینگونه تصمیمات هنوز بهصورت کامل شناخته نشده است.