شبکههای توزیع امروزه با تغییرات پیدرپی روبهرو هستند. کانالهای سنتی کاهش پیداکرده و نوآوریهایی در این حوزه رخداده است. دل در صنعت کامپیوتر شخصی و فیرست در صنعت بیمه، رهبری بازار را از طریق استراتژیهای توزیع مستقیم به دست آوردند. در مقابل بعضی شرکتها باوجود تأکید بر شبکهی سنتی توزیع، بازهم موفق بودهاند. باوجوداین، توسعهی سریع اینترنت تعداد شبکههای توزیع و تحویل را وسعت داده و شرکتهایی مانند آمازون و ایی بی مطرحشدهاند که با استفاده از اینترنت و شبکههای توزیع مدرن بسیار موفق عمل کردهاند.
اگرچه صنایعی همچون اتومبیل، خدمات مالی و شرکتهایی مانند کاترپیلار بر وفاداریشان به شبکههای وسیع سنتی تأکید کرده و مخالف تغییر در این سیستم توزیع هستند. روشن است که این تحولات، برای مدیران ارشد چالشهایی را به همراه دارد و آنها برای افزایش رشد درآمدها مجبورند شبکههای جدید و در حال گسترش را موردتوجه قرار دهند و نمیتوانند برای زمانی طولانی آنها را نادیده بگیرند.
ازآنجاییکه تصمیمات ساختار توزیع تصمیماتی بلندمدت محسوب میشوند، نیازمند آن است که مدیریت ارشد در اینگونه تصمیمات مشارکت داشته باشد و سؤالات زیر موردبررسی قرار بگیرد:
- چگونه یک شرکت میتواند به شبکههای مدرن توزیع وارد شود؟
- چگونه شرکتها میتوانند درحالیکه وضع موجود را مدیریت میکنند، به سمت موضع جدید حرکت کنند؟
- چگونه شرکتها میتوانند تعارض و برخوردها را در میان شبکههای توزیع مدیریت کنند؟
- کدام بازیگر برای استفاده از فرصتهای شبکههای توزیع مدرن بهترین موقعیت را دارد؟
نتیجه اینکه شبکههای توزیع مدرن برای شرکتها چالش مالی ایجاد کردهاند؛ بهطوریکه بهرغم تحول و توسعهی شبکههای مدرن، هنوز سهم عمدهای از توزیع را در شبکههای سنتی بر عهدهدارند. ازاینرو، حرکت سریع به سمت شبکههای مدرن باعث ایجاد تعارض و برخورد در شرکت میشود و از سوی دیگر ماندن در وضعیت موجود میتواند به افزایش هزینهها و وابستگی شرکت به شبکههای سنتی منجر شود که حل این معما بسیار اهمیت دارد و باید یک تعادل مناسب میان این دو نوع شبکه به وجود آید.