مک کارتی فعالیتهای مختلف مارکتینگ را به ابزارهای آمیخته مارکتینگ که متشکل از ۴ گونه گسترده است طبقهبندی میکند که به آن چهار پی مارکتینگ میگویند: محصول، قیمت، مکان عرضه و ترویج. با توجه به وسعت، پیچیدگی و غنای مارکتینگ مشخص است که این چهارعنصر مارکتینگ دیگر بهعنوان کل قضایا بهحساب نمیآید. درصورتیکه ما این فهرست را بهگونهای که مبین دیدگاه مارکتینگ باشد، بهروزرسانی کنیم تا به مجموعهای مبینتر دستیابیم که دربرگیرنده اقدامات مارکتینگ مدرن است: مردم، فرایندها، برنامهها و عملکرد.
مردم تا حدی مبین مارکتینگ داخلی و این حقیقت است که کارکنان در دستیابی به موفقیت مارکتینگ نقش حیاتی بازی میکنند. مارکتینگ تا آنجایی میتواند خوب باشد که افراد داخل آن سازمان خوب عمل میکنند. همچنین مارکتینگ مبین این حقیقت است که متخصص مارکتینگها باید مصرفکنندگان را بهعنوان افراد ببینند تا بتوانند زندگیهای آنها را بهصورت گستردهتری درک کنند و نهفقط بهعنوان کسانی که محصولات و خدمات آنها را خریداری و مصرف میکنند.
فرآیندها مبین کلیه خلاقیت، نظم و ساختاری میشود که در پیشاپیش مدیریت مارکتینگ قرار داده میشود. متخصص مارکتینگها بایستی از برنامهریزی و تصمیمگیریهای موردی اجتناب کنند و اطمینان حاصل کنند که از ایدهها و دیدگاههای مارکتینگ پیشرفته در جهت ایفای نقشی مناسب در کلیه اموری که انجام میدهند، عمل کنند. یک شرکت تنها با برقراری مجموعهی درستی از فرآیندها جهت هدایت فعالیتها و برنامهها میتواند در روابط بلندمدت سودآور وارد شود. یک مجموعه مهم دیگر از فرآیندها شرکت را در بینشهای به لحاظ خلاقیت مولد و فعالیتهای مارکتینگ، محصولات و خدمات بسیار پیشرفته هدایت میکند.
برنامهها مبین کلیه فعالیتهای مصرفکننده محور هستند. این برنامهها شامل ۴ عنصر قدیمی مارکتینگ بعلاوه دامنهای از سایر فعالیتهای مارکتینگ میشود که ممکن است کاملاً در دیدگاه قدیمی مارکتینگ جا بیافتد. صرفنظر از اینکه آیا این فعالیتها بهصورت آنلاین یا آفلاین، سنتی یا غیر سنتی صورت پذیرد باید بهگونهای گنجانده شوند که کل آنها نسبت به مجموع اجزاء آنها بزرگتر باشد و بتوانند اهداف متعددی را برای شرکت محقق کنند.
عملکرد اینگونه تعریف میشود: دستیابی به دامنهای از اقدامات برآیندی ممکن که استلزامات مالی و غیرمالی (سوددهی و نیز ارزش نام تجاری و مشتری) و استلزاماتی که فراتر از خود شرکت است (مسئولیت اجتماعی، حقوقی، اخلاقی و مرتبط با اجتماع) داراست. سرانجام، این چهارعنصر جدید درواقع برای همه شاخههای موجود در داخل شرکت مصداق دارد و با حذف این مسئله مدیران بیشتر با سایر افراد حاضر در شرکت همراه می شوند.