باید بدانید که توانایی شکل دهی و هدایت گرایش مصرف کنندگان احتمالی خود را دارید. هم چنین، می توانید گرایش مصرف کننده را از نو بسازید. واضح است که تلاش برای ایجاد گرایش مثبت یا تایید گرایش های مثبت فعلی از تغییر گرایش ساده تر است. بعد از این که گرایشی شکل می گیرد، تغییر آن مشکل می شود. تلاش برای تغییر عقیده مصرف کننده زمان زیادی می طلبد.

می توانید محصول یا خدمات خود را با استفاده از پیام هایی که بر عقاید و احساسات خاصی از مصرف کنندگان تمرکز دارند ظاهرآرایی کنید. می خواهید مصرف کنندگان چه عقیده ای درمورد محصول شما داشته باشند؟ می خواهید مصرف کننده چه حسی داشته باشد؟ این دو مورد باید هدف شما باشد.

مثلا، یک فروشگاه کوچک به نام فود فور چیپ که فروشگاهی محلی است و می خواهد با استفاده از یک پیام اعتقادی که هم عقیده و هم احساس را برمی انگیزد و به قصد و هدفش می رسد مارکتینگ کند می تواند چنین تبلیغ کند: «فود فور چیپ، همیشه باز، همیشه ارزان.» این فروشگاه در این مثال هر سه مولفه گرایش را در برگرفته و به مصرف کنندگان این باور را داده است که محصولاتش ارزان هستند و ساعات کار آن باعث سهولت خرید می شود. این دو باعث می شود که مصرف کننده تصمیم بگیرد به این فروشگاه برود.

ایجاد گرایش مثبت در مصرف کنندگان احتمالی می تواند با استفاده از تلاش های مارکتینگ شما انجام شود. می توانید از روش های زیر برای این کار استفاده کنید:

  • ارتباط عاطفی مثبت ایجاد کنید. پیام مارکتینگ خود را به گونه ای متمرکز کنید که توجه مصرف کننده را جلب کند. پس از جلب توجه مصرف کننده، پیام شما باید ارتباط عاطفی مثبتی بین او و محصول شما ایجاد کند.
  • ایجاد کنجکاوی کنید. استفاده از پیام مارکتینگ کنجکاوی مصرف کنندگان احتمالی شما را برمی انگیزد. این کنجکاوی آن ها را به تماس با شما ترغیب می کند. وقتی با شما تماس گرفتند، می توانید با ارائه عالی ترین خدمات مشتری به شکل گیری گرایش مثبت آن ها کمک کنید.
  • پیامی دوجانبه در نظر داشته باشید. مصرف کنندگان در خصوص پیام های مارکتینگ سطح انتقادی خنثی دارند. پس استفاده از پیام های دوجانبه باعث می شود احساس کنند شما قابل اعتماد هستید. مثلا، مارکتینگ داروهای تجویزی را در نظر بگیرید. براساس ضوابط سازمان غذا و داروی امریکا باید هم اثرات مثبت و هم عوارض جانبی و خطرات استفاده از دارو مطرح گردند.
  • از مارکتینگ مقایسه ای بهره بگیرید. از مقایسه محصول خود با رقیبان نترسید. انجام این کار اعتبار شما را در دیدگاه مصرف کننده افزایش می دهد و باعث ایجاد گرایش مثبت به محصول شما می شود. فقط به خاطر داشته باشید که باید توانایی دفاع از ادعاهای قیاس خود را داشته باشید.

از منابع معتبر استفاده کنید. شما باید بر روی پیام های مارکتینگ خود و همچنین مکان تبلیغات و قرار گرفتن پیامتان تمرکز کنید. مصرف کندگان به منبع پیام توجه می کنند. در حقیقت، منبع همیشه برای بهبود آگاهی آن ها از محصول استفاده می شود.

تغییرات نگرش آموخته می شوند و تحت تاثیر تجربیات شخصی و اطلاعات به دست آمده از افراد مختلف و منابع غیرانسانی هستند. مصرف کنندگان تحت تاثیر شخصیت خود نیز هستند. شخصیت هم بر رو ی پذیرش مصرف کننده و هم بر سرعت تغییر گرایش او اثر می گذارد. اگر مصرف کننده ای گرایش منفی به محصولی داشته باشد، شما باید مسائل اساسی را که بر گرایش او اثر گذارند شناسایی کنید. سپس می توانید مارکتینگ خود را به گونه ای تنظیم کنید که گرایش او را مثبت کند. شما می توانید از افراد بپرسید که گرایش آن ها چیست یا این که گرایش ها را حدس بزنید، چرا که دسترسی مستقیم به گرایش غیرممکن است.

اگرچه گرایش ها تغییرپذیر هستند، به خاطر داشته باشید که این کار ساده نیست. به طور کلی، تغییر گرایش های ضعیف ساده تر از تغییر گرایش های قوی است. گرایش های مصرف کنندگان در مواردی که دارای اهمیت شخصی هستند قوی تر هستند. گرایش های قوی می توانند مثبت یا منفی باشند. در نواحی کم اهمیت مصرف کنندگان خنثی یا دوجانبه هستند. پس، گرایش های آن ها ضعیف تر است و برای تغییر مستعدترند. هم چنین، تغییر گرایش برای خریدهای با ارتباط پایین ساده تر است.

انتهای مطلب/