کسب و کار در مسیر صحیح ...

خلاقیت به عبارت خیلی ساده همان حل مسئله با شیوه ای نو و متفاوت است. فرد با روبه رو شدن با مسئله، به دنبال جواب، راه حل و تصمیم مناسب است.

اگر براساس تجربه ها و دانسته ها جواب مسئله ای روشن و بدیهی باشد سریع تصمیم می گیرد. اگر مسئله کمی پیچیده باشد سعی می کند از منطق و استدلال، جمع آوری اطلاعات حل کند. در این صورت او از طریق تفکر منطقی مسئله را حل کرده است. یعنی از برخورد با مسئله با ذهن به تصمیم رسید. تقریبا در این حالت از نیم کره چپ استفاده کرده است و شاید نیازی به استفاده از نیم کره راست نبوده است. اما وقتی یک مسئله مهم که برای فرد جنبه حیاتی دارد و جواب آن از طریق تجربه های قبلی و استدلال حل نشود چه باید بکند؟ اولا باید پس از برخورد با مسئله ابعاد مسئله را بیشتر بررسی نماید، مسئله را با ظرفیت خلاق نیم کره راست بیشتر بررسی نماید. ایده های مختلف ارائه دهد، از تداعی، شهود، کلی گرایی و توانایی بصری خود استفاده کند با احساسات و عواطف درونی خود ارتباط برقرار کند و با مشورت و کارهای تیمی و همفکری با دیگران و در نهایت صبر و توکل و دادن فرصت های مناسب به ذهن کم کم جواب های مختلف را وارسی و آزمایش می نماید و راه حل مناسب را انتخاب واجرا می کند. آن چه بیان شد فرآیند حل خلاقانه مسئله یا همان فرایند خلاقیت نام دارد. به عبارت دیگر فرآیند خلاقیت عبارت است از:

  1. آماده سازی: برخورد با مسئله، بررسی آن، جمع آوری اطلاعات و شناخت کامل مسئله
  2. نهفتگی: هر شناخت مسئله فرد نیاز به آرامش دارد تا با به کارگیری بعد خلاقیت و… مسئله را در درون خود نیز بررسی نماید. شاید یک روز یا بیشتر ظاهرا آن مسئله را فراموش کرده باشیم اما چون آن مسئله دغدغه ذهنی است، ذهن به دنبال حل آن است.
  3. بصیرت: درست، صبحدم و … ناگهان جرقه ای در ذهن زده می شود و فرد احساس می کند جواب مسئله برایش روشن شده است. همه اجزا و قطعات ایده در جای خود قرار می گیرد و همه ایده های مربوط به یکدیگر را تکمیل کرده و تفکرات نامربوط ناپدید می گردد این مرحله با عواطف بسیار توام است.
  4. اثبات: به دنبال کشف، بینش و شهودی که به فرد دست می دهد ایده حاصله مورد آزمون قرار می گیرد و در مرحله اثبات، وارسی یا آزمون، صحت و سقم ایده مورد بررسی قرار می گیرد تا روشن شود چه یافته است، آیا به راستی به حل مسئله دست یافته است یا نه.

انتهای مطلب/