خرده فروشی مد بزرگترین و از دید مشتری مشهودترین عنصر از زنجیره عرضه مد است. هدف این قسمت تحلیل شکل های متفاوت و پویایی های فعلی خرده فروشی مد در یک بافت بین المللی و در انگلستان است. اغلب واژه های مورد استفاده در سطح بین المللی قابل تشخیص هستند.
ناپلئون یکبار بریتانیا را به عنوان ملت مغازه داران توصیف کرد که تا حدی درست است. واژه مغازه دار منعکس کننده ادراکی درجه دوم تاریخی از خرده فروشی به عنوان یک حرفه است. در انگلستان عبارت انگلیسی rag trade –تجارت کهنه- نیز این ایده را می رساند که منسوجات، پوشاک و خرده فروشی مد، در مقایسه با امور مالی و حرفه هایی مانند وکالت، معماری و پزشکی، تا حدودی صنعت درجه دوم هستند. در تقابلی قابل توجه در همین زمینه ایتالیا و فرانسه از نظر تاریخی از یک حمایت سازمانی قوی و با ریشه های عمیق و احترامی فرهنگی برای صنایع مدشان برخوردار بودند، سازمان های فرانسوی La Chambre Syndicale و Comite Colbert نیز پشتیبان و حمایتگر آن بودند.
در انگلستان تغییرات پر همهمه ای در ساختار خرده فروشی مد طی ۵۰ سال گذشته رخ داده است. این ها شامل ناپدید شدن بسیاری از فروشگاه های زنجیره ای محلی می باشند که در سازمان های بسیار بزرگی تلفیق شده اند، مانند دبنهاز و هوس آف فرازر.
اما در نتیجه افت تعداد مغازه های مستقل کوچک، به همراه رشد انفجاری خرده فروشی مد انگلستان به شدت در حال تغییر است. چنین تخمین زده می شود که بیش از ۲۰۰ هزار خرده فروشی عمومی مستقل کوچک در انگلستان از پایان جنگ جهانی دوم تعطیل و بسته شده اند. بسیاری از زنجیره های تخصصی کوچک مانند دروتی پرکینز که پیش از این تنها یک کسب و کار فعال در زمینه لباس زیر زنانه بود، به زنجیره های مد چندگانه بزرگ توسعه یافته اند.
در سرتاسر بخش های خرده فروشی، تغییر در نرخی مهیج و ترساننده ادامه می یابد. همچنان که سوپرمارکت ها به شکلی موفق به بازار پوشاک وارد شده و در طی چند سال به سهم بازاری قابل توجه در فروش اقسام پوشاک مد دست یافته اند. چنین تخمین زده می شود که تا سال ۲۰۱۰ فروش پوشاک سوپر مارکتی ممکن است بر اساس ارزش ۱۰ درصد و بر اساس حجم واحد ۱۵ درصد از کل بازار را به خود اختصاص دهد. گسترش نسبتا سریع و اخیر سوپرمارکت ها در زمینه پوشاک احتمالا تاثیری عمیق بر فعالیت های آتی مارکتینگ تمام خرده فروشان مد داشته باشد. در این جا دوباره می بینیم که چگونه اهمیت عنصر مکان می تواند بر کل فرآیندهای تصمیم گیری بازاریابی اثر بگذارد.