در دهه ۶۰ میلادی مدل ۴P یعنی Place،Promotion،Pricing، Product Distribution توسط یکی از صاحب‌نظران معروف بازاریابی آن زمان به نام مک کارتی معرفی شد. این مدل از عناصر آمیخته بازاریابی سال‌ها مورد اعتنای مدیران فروش و بازاریابی بود تا اینکه در دهه ۹۰ تعداد آن‌ها بسیار متعدد و متنوع شد و به ۱۳P رسید.

در حقیقت در واحد متمرکز تصمیم‌گیری در سیستم بازاریابی، حساسیت‌ها بیشتر شده و اطلاعات و ارتباطات بیشتری لازم است تا محصولی تولید و به بازار عرضه شود که ضمن رفع نیاز مصرف‌کننده و جلب رضایت او، برای فروشنده یا عرضه‌کننده نیز شهرت و اعتبار به بار آورد.

اکنون صاحب‌نظران بزرگ بازاریابی دنیا آهسته‌آهسته چنین القا می‌کنند که بگذارید بازار برای شما قیمت تعیین کند، بگذارید بازار کیفیت بهینه را برای شما مشخص کند، بگذارید بازار بهترین نحوه توزیع را به شما بگوید و بالاخره بگذارید بازار بهترین روش پیشبرد را جلوی پای شما قرار دهد.

فروشنده

فروشنده (Seller)، هر شخص یا سازمانی است که کالا یا خدمتی را به‌قصد معاوضه با پول در بازار عرضه می‌کند.

فروشنده حرفه‌ای (Professional Seller)، فروشنده‌ای است که دارای اطلاعات وسیع فنی، علمی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و برنامه‌ریزی و مدیریت است و می‌تواند با استفاده از مهارت‌های خود در شناسایی نیازها، نفوذ بر رفتار و کردار و همچنین ایجاد انگیزه در خریداران احتمالی، کالا یا خدماتی را به آن‌ها بفروشد.

نکته: شما درهرحال، هم فروشنده هستید و هم خریدار

تقسیم‌بندی عاملین تجاری به خریدار و فروشنده امروز دیگر کاملاً صادق نیست. وقتی شما کالایی را به عمده‌فروش می‌فروشید، درواقع علاوه بر فروش، از او خرید هم می‌کنید. شما کالایی را به او می‌فروشید ولی خدمات بازاریابی، معرفی و نمایش محصول را از او می‌خرید. حال اگر درفروش به او تخفیف دهید درواقع در خرید خدمات از او موفق‌تر هستید؛ زیرا خدمات او را گران‌تر خریده‌اید و او راضی‌تر است.

قوانین، مقررات و الزامات حاکم

در هر بازاری قوانین و مقررات و الزاماتی بر دادوستدها حاکم است و فروشنده و خریدار باید از این قوانین مطلع بوده و دادوستد آن‌ها مغایر با قوانین و منافع جامعه و سایر شهروندان نباشد.

بازار (Market)

عناصر فروش، فرآیند دادوستد را در هر زمان و مکانی می‌توان انجام دهند. بنابراین بازار به معنی محل فیزیکی خاصی نیست که خریدار و فروشنده الزاماً در آن حضور یابند، بلکه بازار نیز از روی مشتری و نیاز تعریف می‌شود.

مشتری هر شخص یا سازمانی است که به کالا یا خدمتی نیاز داشته و توان پرداخت نیز داشته باشد. بر همین اساس بازار به معنی مجموعه‌ای از افراد یا سازمان‌های نیازمند به یک کالا یا خدمت است که به آن کالا یا خدمت نیاز داشته و توان پرداخت نیز داشته باشند. بنابراین اگر در نقطه‌ای از شهر نیاز به خدمت خاص فراوان باشد آنجا یک بازار برای فروش آن خدمت خواهد بود.

انتهای مطلب/ لینک محتوا