کسب و کار در مسیر صحیح ...

الگوی مک کینزی یک الگوی مشهور برای اجرای استراتژی‌هاست. این مدل عنوان می‌کند که به‌محض تدوین استراتژی، باید شش عامل بعدی مدل موردتوجه قرار گیرد.

الگوی مک کینزی شامل عناصر ذیل می‌شود:

  1. استراتژی ۲. ساختار ۳. سیستم‌ها ۴. سبک ۵. کارکنان ۶. مهارت‌ها ۷. ارزش‌های مشترک.

صاحب‌نظران عوامل زیادی را که با اجرای استراتژی مرتبط است، شناسایی کرده‌اند. این عوامل شامل ساختار سازمانی، سبک رهبری و منابع سازمان است. یکی از الگوهای مشهور در این زمینه مدل مک کینزی است. این مدل هفت عامل اصلی برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌ها پیشنهاد می‌کند. مدل مک کینزی اجزای کلیدی سازمان برای حصول اطمینان مدیران از جاری شدن استراتژی‌ها در کارهای روزانه سازمان را به تصویر می‌کشد.

مشاوران مک کینزی دریافتند که چشم‌پوشی از هرکدام از این عوامل به اجرای ناموفق استراتژی‌ها منجر می‌شود. این مدل به راین فرض قرار دارد که تغییر در استراتژی‌ها نیازمند تغییر در مهارت‌ها و ارزش‌های مشترک است. این الگو پیشنهاد می‌کند به‌محض این‌که استراتژی‌ها طراحی شد، مدیران باید بر شش عنصر استراتژی، ساختار، سیستم‌ها، ارزش‌های مشترک، مهارت‌ها و کارکنان تمرکز کند.

استراتژی

استراتژی عبارت از برنامه عمومی فعالیت‌هاست. استراتژی راهی است که یک شرکت برای پاسخ‌گویی به تغییرات پیش‌بینی‌شده‌ی محیط خارجی، مشتریان و رقبا انتخاب می‌کند. استراتژی را می‌توان از طریق تحلیل سوات و تعیین مأموریت و اهداف استراتژیک سازمان تدوین کرد. مدل مک کینزی اذعان دارد که تدوین استراتژی‌ها از اجرای آن‌ها راحت‌تر است.

ساختار

ایجاد ساختار سازمانی مناسب و هماهنگ نمودن آن با استراتژی، کار اصلی استراتژیست های سازمان و ساختار سازمانی وسیله‌ی رسیدن به مقصد نهایی (هدف سازمانی است). این مدل عنوان کرده که در محیط پیچیده و متغیر کنونی، یک سازمان موفق، تغییرات موقتی را جهت هماهنگ شدن با وظایف استراتژیک خود به کار می‌گیرد. ضمن اینکه ممکن است تغییرات بنیادی و اساسی نیز در ساختار خود به وجود آورد. به‌عنوان نمونه، برای پاسخ‌گویی به تقاضاهای جدید، نیاز به انعطاف‌پذیری و مدیریت خلاقیت است.

سیستم‌ها

سیستم‌ها شامل تمامی رویه‌های رسمی و غیررسمی است که کارهای شرکت توسط آن‌ها انجام می‌شود. این سیستم‌ها شامل زیرسیستم‌های سازمانی مانند سیستم‌های اطلاعات مدیریت، آموزش، بودجه‌بندی و حسابداری است.

سبک

سبک عبارت است از الگویی از اقدامات که توسط مدیریت ارشد سازمان انجام می‌شود. سبک رهبری به‌طور بالقوه هم می‌تواند اجرای استراتژی‌ها را تسهیل کرده یا مانع آن شود.

کارکنان

سازمان‌های موفق، کارکنان را به‌عنوان منابع ارزشمندی می‌بینند که باید با دقت جذب و آموزش داده شوند. تحقیقات اخیر در این زمینه نشان می‌دهد سازمان‌های موفق، منابع انسانی خود را به‌عنوان دارایی استراتژیک در نظر می‌گیرند. به همین دلیل، انتخاب افراد کلیدی برای اجرای استراتژی، کار حیاتی و مسئولیت خطیری است که بر عهده‌ی مدیریت ارشد بوده و باید زمان و انرژی کافی برای برنامه‌ریزی پیشرفت و مشارکت کارکنان اختصاص یابد.

مهارت‌ها

لغت مهارت‌ها به فعالیت‌هایی اشاره دارد که افراد به بهترین نحو انجام می‌دهند. تغییرات استراتژیک ممکن است سازمان را مجبور به اضافه کردن مهارت‌های جدید در مجموعه مهارت‌های سازمانی نماید. مهارت‌های سازمان را می‌توان در سه گروه اصلی تقسیم‌بندی کرد: مهارت‌های وظیفه‌ای، مهارت‌های فردی و مهارت‌های توسعه‌ی فردی. به‌منظور اجرای موفق استراتژی‌ها نیاز به ترکیبی کامل از این سه گروه مهارت است.

ارزش‌های مشترک

ارزش‌های مشترک به فرهنگ و اصول جهت دهنده‌ی رفتار کارکنان و مجموعه‌ی غالب ارزش‌ها اشاره دارد که سازمان را به‌صورت یک کل، یکپارچه و منسجم می‌کند. بیانیه‌ی مأموریت مثالی از ارزش‌هاست که باید در میان کارکنان به اشتراک گذاشته شوند. در هنگام اجرای استراتژی‌ها نیاز به مدیریت فرهنگ سازمان است.

توجه به هفت عامل فوق منجر به اجرای موفق استراتژی‌ها شده و شکست در اجرای موفق استراتژی‌ها موجب هدر رفتن پول، زمان و منابع کمیاب سازمانی و کاهش اعتماد کارکنان به مدیریت ارشد می‌شود.

انتهای مطلب/ لینک محتوا