فروش، بهویژه محصولات جدید میتواند بسیار دشوار باشد. برای مثال اگر مردم به دلیل جدید بودن محصول شناخت آن را دشوار تلقی کنند شما با این کابوس روبهرو خواهید شد که آیا هرگز محصولتان فروش خواهد رفت؟ بنابراین یکی از روشهای مواجهه با شبهایی که به دلیل عملکرد فروش ضعیف اسیر بیخوابی میشویم، یادآوری این موضوع به خودمان است که فروشندگانی موفق شدهاند که توانستهاند بهطور استعاری به عربها شن و به اسکیموها یخچال بفروشند.
پیشنهاد ۱. برای فروش اجناس بنجل از جذابیت ظاهری استفاده کنید
این تنها روشی است که میتوانم توضیح موفقیت مدونا را با آن شروع کنم. رد لیدل کار او را در روزنامه گاردین چنین توصیف کرد: “برخی از بزدلانه تربن، کسلکنندهترین و بیاثرترین ترانههایی که دنیا تابهحال شنیده است.” وقتی زندگی این افسونگر را مرور میکنید مفید است که به یادآورید او میلیونها نسخه از این آشغالهای کسلکننده را فروخته است. به کار خود ادامه دهید، محصولات شما نمیتواند آنقدرها هم بد باشد.
پیشنهاد ۲. اگر اولین بار فروش یک محصول موفقیتآمیز بود، دوباره و دوباره آن را بفروشید
مذهب بدون هیچ شکی یکی از برترین پیشنهادهای فروش است. بار دیگر برای یادآوری این موضوع به خودمان که هرکسی هر چیزی میتواند بفروشد، خوب است که به یادآوریم کلیساهای امروزی، عقاید و رسومی دارند که بی کم و کاست مفاهیم، معجزات و عجایب مذهبی مربوط به هزاران سال گذشته را منعکس میکند. انقلاب زمستانی کوتاهترین روز سال است و در عهد باستان، بتپرستان این روز را بهعنوان تولد دوباره الهه خورشید جشن میگرفتند. انقلاب زمستانی همچنین بهعنوان روز تولد یک خدای زاده، نوزاد یک پدر خدا و یک مادر انسان نیز محسوب میشد. طبق نظر آگست برکشایر در کتابی به نام انقلاب زمستانی و کریسمس فقط تعدادی از این پسران خدا عبارتاند از: تموز بابلی، هروس مصری، میترای پارسی، هراکل یونانی و عیسای ناصری. میلاد تمام این پسران خدا در انقلاب زمستانی جشن گرفته میشد. چگونه بعضیها میتوانند این کتاب را بخرند و هنوز ایمان داشته باشند خدای واقعی را که انسان را خلق کرده است میپرستند؟ شرط میبندم محصول شما تا این اندازه دور از ذهن نیست.
پیشنهاد ۳. از قوانین عرضه و تقاضا پیروی کنید
مشتریان معمولی با پدیده عرضه و تقاضا در زمان خریدوفروش یک ملک روبهرو میشوند. برای اغلب افراد، این گرانترین دارایی است که در عمر خود خریدهاند و اضافه برآورد کردن اهمیت آن برای همه ما دشوار است. این میتواند معاملهای ترسناک با افرادی اغلب فهمیده و خوشبرخورد باشد که درخواست برای طرحریزی و نقشه کشیدن برای معامله با بهترین قیمت را لازم میبینند.
“شما نمیتوانید با بازار مخالفت کنید ” این شعاری بود که از زمان مارگارت تاچرنخست وزیر بریتانیا شهرت پیدا کرد؛ و هنوز هم طبق اعتقاد استلیوس حاجی یوانا، بازرگانان به انجام چنین کاری ادامه میدهند. این مرد پس از متحول ساختن سفرهای هوایی با پیشنهاد عرضه بلیتهای هوایی ارزان، به کارهای مختلف دیگر پرداخت. استدلال او ساده اما قانعکننده است. چگونه یک صندلی سینما در بعدازظهر دوشنبه، قیمتی مشابه همان صندلی در همان سینما برای همان فیلم در بعدازظهر شنبه، یعنی زمانی که تقاضا بسیار بیشتر است دارد؟ استفاده از اینترنت برای روش فروش بلیت، قیمت آن را در ایام معمولی هفته تا ۲۰ پنس پایین خواهد آورد. با این کار او امیدوار است میزان استفاده از صندلیهای سینما را که هماکنون چهبسا کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت باشد، به میزان بسیار بالاتری افزایش دهد و بازار فعلی را بسیار وسیعتر کند. او برای پیروزی، کشمکشی با توزیعکنندگان عمده فیلمها دارد، اما همانطور که گفتم استدلال او قانعکننده است. برای فروش محصولاتی که کمتر دلخواه هستند از قوانین عرضه و تقاضا پیروی کنید.
پیشنهاد ۴. برای سود بردن، از ترساندن بهوسیله تلویزیون استفاده کنید
مبلغان مسیحی در امریکا برای کسب منابع مالی، با استفاده از تلویزیون طرح منحصربهفرد فروش خود را چنین عنوان میکنند: “اگر شما از ما حمایت کنید، در پیشنهاد مناقصه برای در نغلتیدن به ورطه بیبندوباری از شما حمایت خواهیم کرد.” پت بیوکنن این عبارات را به روش ترسناک خود بیان کرد و اسکاتلند را “سرزمین سیاه ” توصیف میکند. او این عبارت را از کجا آورده است؟
پیشنهاد ۵. فرهنگهای مختلف را بررسی کنید
همیشه از پایانبندی استفاده کنید؛ یکی از دوستان به شرکتهایی در عربستان سعودی تجهیزات فروخت. در این سرزمین، “شرکتها ” در عمل به معنی دولت است. تجهیزات بهخوبی کارکرد و تنها یک موضوع ازقلمافتاده بود، هیچکس صورتحساب را پرداخت نکرده بود. یکی از مدیران بریتانیایی برای جمعآوری مطالبات فرستاده شد. وقتی او به آنجا رسید محترمانه مورد استقبال قرار گرفت، در بهترین هتلها سکنی گزید و به تماشای جاهای دیدنی برده شد، اما از پول خبری نبود. سرانجام مجبور شد به سراغ دکمه بمب اتمی برود و تهدید کند که اگر ظرف ۲۴ ساعت چک در اختیار او قرار نگیرد ماشینآلات را از کار خواهد انداخت.
پیشنهاد ۶. مردم را مجبور نکنید به لاک دفاعی بروند
فروش محصولات دشوار یا کار در بازارهای دشوار به تضعیف روابط تأمینکننده و مشتری منجر میشود. شما بهعنوان فروشنده بهخوبی آگاهید که اگر مشتریان غیرمنطقی برخورد کنند، در شما احساس بدی به وجود خواهد آمد و نقشه خواهید کشید که چگونه کار او را تلافی و خسارت خود را جبران کنید.
مشتریان نیز همین احساس رادارند. اگر احساس کنند سرشان کلاه رفته و مجبور شدهاند اقدامی برخلاف خواستهشان انجام دهند یا چیزی را بخرند که کمتر از خواستههای آنها بوده، این را به خاطر خواهند داشت و چهبسا دفعه بعدی و در شرایطی که شما بازنده هستید، ترفندهایی به کار ببندید.