هویت برند (Brand Identity) دربردارنده عملکردهای ذهنی میباشد. بهطور مثال، مردم درباره محصولات و شرکتها بر اساس هویت آنها قضاوت میکنند. آنها ممکن است بگویند «به نظر نمیرسد رفتار دوستانهای داشته باشد»، «وقتی وارد آنجا میشوم احساس ناامنی میکنم»، «مطمئن هستم فروشنده حقایقی را در مورد محصول پنهان کرده است». افکار آنها تحت کنترل شخصیتشان قرار دارد.
در دنیای واقعی یک شرکت چگونه میتواند هویتی برای خود یا محصولش به وجود آورد؟ پاسخ مبتنی بر انتخاب و کاربرد ارزشها و ویژگیهای هویت برند است.
فرض کنید شخصی یک برند (علامت تجاری) است. او ممکن است ۳۰ ساله و خصوصیات نسبتاً خوب، قد کوتاه و چهره جذابی داشته باشد. این ویژگیها با ویژگیهای یک محصول مشابه است. وقتی او را کمی بهتر شناختید، ممکن است ارتباط شما عمیقتر شود، درنتیجه به وی اعتماد کنید و از مصاحبت با او لذت ببرید و در صورت ندیدنش برایش دلتنگ شوید. او مطبوع بوده و شما بشدت جذب ارزشها و امور مربوط به او شدهاید. این احساسات، مشابه ارتباطاتی است که مردم با هویت برند دارند.
بهطورکلی، مردم همدیگر را دوست دارند؛ بنابراین در صورت ایجاد هویت برای یک برند، جذب مصرفکنندگان آن برند آسانتر خواهد بود. هنگامیکه یک برند همانند روابط انسانی رشد کند، این بعد احساسی است که تمایل به افزایش وفاداری دارد. هویت برند از طریق ارائه تفاوت و تجربه احساسی موجب رشد برند میشود.
انتهای مطلب/ لینک محتوا