تام پیتر (Tom Peters) مدیری متخصص و مشهور است. او نویسنده کتاب برجسته “به دنبال کمال ” از کتابهای پرفروش سال بوده است. تام پیتر در کتابش بازاریابی شبکهای را بهعنوان اولین تحول در زمان ایجاد بازاریابی مدرن معرفی کرده و به نظر او ظهور شبکه بازاریابی در سالهای اخیر، تحولی نوین در بازار به وجود آورده است.
موفقیت بازاریابی شبکهای مثل بمب صدا کرد. روزنامهها و مجلات پرتیراژ مانند فوربس، فورچون، نیوزویک، تایم، نیوز ورلد ریپورت، وال استریت، نیویورک تایمز و سایر روزنامهها در مورد بازاریابی شبکهای مطالبی نوشتند.
مجله فورچون درباره شبکه بازاریابی چنین نوشته است: “امروزه بازاریابی شبکهای پر از متخصصانی شده که ماهرانه کارشان را انجام میدهند و سعی میکنند مدلهای بازرگانی را طوری نشان دهند که در تمام دنیا شناخته شوند.”
سیتی گروپ، جاکی، لورال، مارس، رمینگتون و یونی لور بسیار به هم شبیه هستند. آنها هوشیار هستند و عضو بازاریابی شبکهای میباشند.
یک سرمایهدار میبایست حداقل پانصد نفر را استخدام کند تا کار کنند و پول دربیاورند. در شبکه بازاریابی شما کارمند استخدام نمیکنید، بلکه از تکتک افراد حمایت میکنید و بهطور غیرمستقیم وارد عمل میشوید.
بازاریابان شبکهای بامهارت، قدرت بیان و داشتن رابطه اجتماعی قوی با اشخاص، میتوانند کالاهای مختلفشان را به فروش برسانند.
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چند سطحی، نوعی شیوهٔ فروش است که در آن کمپانیها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش میرسانند و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل میتوانند محصولات کمپانی را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکهای هم درازای فروش مستقیم کالا و هم درازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب میشود.
در بازاریابی شبکهای، بازاریابها بهصورت تبلیغات کلامی یا تبلیغات چهره به چهره اقدام به فروش محصولات کمپانی میکنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین، کشورهای اروپایی ازجمله آلمان و ایتالیا و ژاپن درزمینهٔ بازاریابی شبکهای سردمدار هستند.
جی. پل گتی، ثروتمندترین مرد آمریکایی در سال ۱۹۵۷ میلادی بود و برای اولین بار اعلام کرد که “من ترجیح میدهم که از ۱٪ تلاش صد نفر استفاده کنم تا اینکه از ۱۰۰٪ تلاش خودم “. این ایده که اهرم زدن نام دارد، امروزه پایهگذار فلسفهٔ بازاریابی شبکهای شده است.
اولین بار، یک شرکت دوچرخهسازی در روسیه از این ایده استفاده کرد و برنامهای ترتیب داد که مشتریان با پرداخت ۱۰ روبل بجای ۵۰ روبل صاحب دوچرخه شوند اگر چهار مشتری دیگر نیز معرفی کنند؛ ولی فروش کمپانی بهسرعت به اشباع رفت. در روسیه به آن شرکت بهمنی و در فرانسه به آن گلولهٔ برفی لقب دادند و صد در صد تقلب و کلاهبرداری تلقی شد. ازآنپس سیاستمداران، اقتصاددانان و جامعه شناسان زیادی به دنبال پیدا کردن راهی بودند که از این ایده به نفع همه استفاده کنند.
تفاوت بازاریابی شبکهای یا چند سطحی با شرکتهای هرمی:
به گفتهٔ گروه تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتی است که به اعضایش حق کمیسیون میدهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکتهای هرمی محصولی را نمیفروشند و پولهای مشتریان را در یکجا جمع میکنند و با آن کاری انجام نمیدهند. این شرکتها در اکثر کشورهای دنیا ازجمله ایران غیرقانونی هستند؛ چون درازای جذب افراد پول میدهند بهطور اجتنابناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بهجز عدهای که در بالای هرم هستند همه دستخالی میمانند یا به عبارتی پول خود را میبازند.
FTC میگوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمیکند. بعضی از شرکتهای هرمی برای رد گم کردن، خود را شرکت امالام معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار میدهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکتها مشروط به فعالیت در پلان تجاریشان است که برای کسانی که نمیخواهند یا نمیتوانند مشتری پیدا کنند، پول از دست میرود.
مشخصههای شرکتهای هرمی:
– انبار کردن کالا: کمپانی مشتریان را وادار میکند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموماً باقیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی میکنند درحالیکه محصول چندانی را به بازار ارائه نکردهاند و محصولات در زیرزمینها انبارشدهاند.
– عدم خردهفروشی (فروش جزء به مردم): به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینهٔ بالای آنها، در اغلب شرکتهای هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع میشود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم.
در ایران، قانونی یا غیرقانونی بودن یک شرکت بازاریابی شبکهای را وزارت صنعت، معدن و تجارت مشخص میکند. از نگاه FTC، BBB،AG کمپانیای که بیشتر به جذب بازاریاب میپردازد تا فروش محصول به مردم عادی، هرمی و غیرقانونی است.
“اشباع ” در بازاریابی شبکهای به مرحلهای گفته میشود که یک شرکت به حداکثر فروش خود برسد و بازاریابهای جدید نتوانند محصول بیشتری را بفروشند. شرکتهای بازاریابی شبکهای و بازاریابهای فعال مدعی هستند که این اتفاق هرگز نمیافتد اما اشباع در بازاریابی چند سطحی حتمی است.
انتهای مطلب/ لینک محتوا