بر اساس مفهوم بازاریابی اجتماعی وظیفه سازمان، تعیین نیازها، خواستهها و امیال بازارهای هدف و تأمین رضایت این بازارها بهگونهای عملیتر و مؤثرتر از رقباست بهنحویکه باعث حفاظت یا ارتقا رفاه مصرفکنندگان و جامعه گردد.
در سالهای اخیر مفهوم بازاریابی و کاربرد فلسفه آن در عصر حاضر مورد تردید قرار گرفته است؛ زیرا مشخصههای عصر حاضر آلودگی محیطزیست، کمبود منابع، رشد فزاینده جمعیت، فقر و گرسنگی در جهان و خدمات فراموششده اجتماعی هستند. آیا شرکتهایی که به بهترین شکل، خواستههای مصرفکنندگان را تأمین میکنند، لزوماً در جهت منافع بلندمدت آنها و جامعه نیز عمل خواهند کرد؟ مفهوم بازاریابی، تضادهای بالقوه میان خواستههای مصرفکننده، منافع او و رفاه بلندمدت اجتماعی را ازنظر دور میدارد.
بهطور مثال علاقه شدید آمریکاییان به لباسهای سفیدتر باعث شده صنعت پودر لباسشویی در پاسخ به این نیاز، محصولی تولید و روانه بازار کند که باعث آلودگی رودخانهها و آبهای زیرزمینی میشود، چیزی که مرگ آبزیان را به دنبال دارد و به طبیعت آسیب میرساند.
این وضعیتها به مفهوم جدیدی نیاز دارد که مفهوم بازاریابی را بسط دهد؛ بازاریابی مبتنی بر انسانیت و بازاریابی زیستمحیطی و به بیان بهتر بازاریابی اجتماعی.
مفهوم بازاریابی اجتماعی Social marketing بازاریابان را به در نظر داشتن ملاحظات اجتماعی و اخلاقی در رویههای بازاریابیشان فرامیخواند. آنها مکلفاند معیارهای گاه متضاد شرکت نظیر سودآوری، رضامندی، خواست مصرفکننده و منافع عمومی را بهگونهای متعادل و با تردستی تأمین کنند. درعینحال شرکتهایی هم هستند که از طریق پذیرش و به کار گرفتن مفهوم بازاریابی اجتماعی، به سطح فروش و سودآوری قابلملاحظهای دستیافتهاند، اما بررسیها نشان میدهد که این شرکتها نیز با سختیهایی روبرو شدهاند.
انتهای مطلب/ لینک محتوا