سبک تبليغات انگليسي نشاندهنده يك جامعه فوقالعاده فردگرا است. آگهيهاي تبليغاتي معمولاً بر فرد يا يك زن و شوهر تمركز ميكنند و كمتر موردي ميتوان يافت كه تمركز بر گروهي از افراد باشد. در اين جامعه نيز مانند امريكا اهميت و قدرت مرد و جنس مذكر مورد تأکید است. پيام بسياري از آگهيها اين است كه اگر شما اين كالا را بخريد، نسبت به ديگران متمايز و برجستهتر ميشويد. در بسياري از آگهيهاي انگليسي اين خطاب كه «هر چه دوست داري بكن» يا «به وجود خودت اهميت بده» وجود دارد. جوانان محور و هدف بسياري از آگهيها هستند. اين امر نشاندهنده فرهنگ فاصله بين دو نسل است. قدرت اين فاصله به حدي است كه جوانان را داراي نيرويي برابر و حتي بيشتر از بزرگسالان ميداند. بهموجب اين فرهنگ، يك دختر جوان به مادرش ياد ميدهد كه كدام ماده شوينده بهتر از ديگري است و بهترين نتيجه را ميدهد. جوانان مستقل هستند.
بريتانيا تنها كشور اروپايي است كه در تبليغات آن فاصله طبقاتي شناخته ميشود. بعضي از آگهيهاي تبليغاتي بهطور اخص براي طبقات ضعيف يا کمدرآمد ساخته ميشود. براي افراد اين طبقه، كالاهايي كه سخت فروش باشند، تبليغ نميشود. در بعضي از اين آگهيها، صراحتاً به مخاطب گفته ميشود كه فلان كالا چقدر گران است و نهایتاً توجيه ميشود كه اين كالا حاوي بالاترين مشخصات فني و استانداردهاست. اين آگهيها معمولاً فاقد زيبايي و جاذبههاي ظاهري هستند، در سطح وسيع و عمومي منتشر نميشوند بلكه بهطور مستقيم براي افراد طبقه مرفه و اعيان و ثروتمندان ارسال ميشوند و يا در رسانههاي ويژه آنان انتشار مييابند. قدرت خريد، بالاي طبقه ثروتمند انگليس، بهترين عامل تقسيم بازار و ایجادکننده ذهنيت و شهرت براي بسياري از كالاهاست.
ثروتمندان انگلیس بهعنوان گروه مرجع، داراي اثر انكارناپذيري بر رفتار مصرفكنندگان معمولي هستند. مصرفکنندگانی كه با يكديگر در رقابت هستند و كوشش و تقلاي آنان براي اثبات اولويت و اهميت وجودشان، محرك و انگيزه خوبي براي خريد است.
تبليغات انگليسي عمدتاً بر ارتباطات مستقيم استوار است و در آن از عوامل انگيزشي و ايجاد ذهنيت، بسيار استفاده ميشود. جاذبههاي شخصي و تأکید بر موفقيتهاي فردي در اين تبليغات عموميت دارد. رويكرد مستقيم و بيواسطه بهسوی مصرفكننده و استفاده از روش مقايسه بين كالاها و خدمات از خصوصيات تبليغات انگليسي است. باوجود گرايش به قدرت جنس مذكر، از حربه جنسيت مؤنث براي اثرگذاري بر رفتار و انتخاب جنس مذكر و تسلط بر او استفاده ميشود. شوخطبعی، بذلهگویی و استفاده از اشعار فكاهي نيز به دليل رايج است. اول بهمنظور ارسال پيامهاي مهم براي مخاطباني كه اساساً باقدرت و نيروهاي حاكم بر جامعه مخالفاند و دوم براي آن دسته از مخاطباني كه معمولاً براي رهايي از مشكلات و فشارهاي جامعه، كمتر احساسات خود را نشان ميدهند.
خونسردي سنتي انگليسي و بیتفاوتی ظاهري آنان، كار را بر هر مجري تبليغاتي دشوار ميسازد. بهاینترتیب براي اثرگذاري بر احساسات و روان خشك و بیروح انگليسي استفاده از شعر و بذلهگويي و استعارات فكاهي بسيار ضروري و مهم است.
در تبليغات انگليسي از تأکید، استشهاد، استفاده از افراد مرجع، معرفي كنندهها و توجیهکننده ها استفاده ميشود و عموماً پيامها بهصورت مؤکد و مثبت است مانند «ما پيشنهاد ميكنيم»، «ما ميخواهيم»، «شما ميخواهيد» و اين پيامها بهطور مستقيم به مصرفکننده خطاب و القا ميشود. معرفي كنندهها و توصيهكننده معمولاً اشخاص مشهوري هستند كه جامعه با آنان آشنايي دارد. تمركز اصلي هر پيام بر اين است كه كالاي موردنظر چه فايدهاي براي مصرفکننده دارد و اين مطلب كه اين كالا چگونه كار ميكند، كمتر موردتوجه است. معمولاً سبك «برشي از زندگي» مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد و از مردم عادل در تصاوير استفاده ميشود.
آمریکاییها و انگليسيها در بسياري از موارد فرهنگي با يكديگر اشتراك دارند؛ اما تبليغات آنان با يكديگر متفاوت است. روش تبليغاتي انگليسيها، زيركانهتر، ماهرانهتر و دقيقتر است. اگرچه مفاهيم بهطور صريح و بیپرده گفته ميشوند. گاهي اوقات نيز مفاهيم با طعنه، شوخي، سرگرمي، تقليد، بازي با الفاظ، معما و استفاده از لغات مشابه و جناسهاي لفظي بيان ميشوند. در بعضي از فيلمهاي تبليغاتي تلويزيوني انگليسي نيز حروف و كلمات بهگونهای نوشته ميشوند كه زندگي واقعي را مورد شوخي و تمسخر قرار ميدهند.
انتهای مطلب/ لینک محتوا
