حضور برندها در فضای آنلاین چه با مشارکت و چه بدون آن، بسیار سودمند خواهد بود. چراکه این راهی است برای اینکه پی ببریم مردم چه میگویند و چه خواستههایی از برندها دارند و چهکارهایی میتوان در این راستا برای توسعه کالا و خدمات انجام داد.
برخی برندها همچون پژو محصولات و خدماتی را از راه آنلاین و با همراهی کاربران خلق کردهاند. فعالان سیاسی و اجتماعی و انجیاو ها هم میتوانند فضای دیجیتال را مورداستفاده قرار دهند.
برندها نیاز به هماهنگی در فضای دیجیتال دارند، چراکه باید بشنوند و پاسخگو باشند. ورود بحثها و نقدهای مخالف به فضای آنلاین یک شرکت، در صورت بیاعتنایی و عدم پاسخگویی، میتواند به اعتبار آن شرکت لطمه وارد کند.
اما برندهایی که ارتباط خوبی با مخاطبان خود دارند و در پاسخهایشان با شفافیت عمل میکنند، قادر خواهند بود تا احتمال بروز هر آسیب بلندمدتی را به برند خود کاهش دهند. هر فعالیت آنلاینی باید همواره صحیح و قابلاعتماد باشد؛ بنابراین هر شرکتی که مایل است یک سیستم گفتگوی آنلاین داشته باشد باید بسیار شفاف عمل کند و نه اینکه با تغییر چهره خود را یک مخاطب بیرونی معرفی کند.
گفتگوهای آنلاین میتواند موجب تأثیر مثبت و یا منفی در برندها شود. یکی از برندهایی که از شوخی در فضای آنلاین آسیب دید، “کریپتونایت لاکز” میباشد. این شرکت که تولیدکننده قفل است نتوانست در مورد یکی از محصولاتش که قابل باز کردن و سرقت بود جلوگیری کند. ماجرا به سایتهای خبری کشیده شد و این شرکت پس از پایین آمدن قیمت سهامش مجبور به عکسالعمل گردید.
بههرحال امروزه شرکتها بهطور روزافزون از گفتگوهای آنلاین به نفع برند خود بهره میبرند. نهادهای خیریه همچون آکسفم و صلح سبز مدتهاست که از ابزارهای ارتباطی آنلاین برای پیشبرد کمپینهای خود باهدف ایجاد تحول استفاده میکنند.