برند سازی درون سازمانی به این معناست که سازمان اطمینان یابد تمامی اعضا و کارکنانش بهدرستی با مفاهیم کلیدی برند و آنچه برای سازمان و مشتریهایش ایجاد میکند، آشنایی دارند و بیشتر مفاهیم و ادبیات برند سازی، با اتخاذ رویکرد برونسازمانی بر راهبردها و روشها- که شرکتها باید برای ایجاد یا مدیریت ارزش ویژهی خود در نزد مشتریها انجام دهند- متمرکزشدهاند. بدون شک جوهرهی اصلی فعالیتهای مارکتینگ، جایگاه سازی برند در نزد مشتریها و مصرفکنندگان سازمان است.
باوجوداین جایگاه سازی برند در محیط درون سازمانی نیز به همان اندازه مهم و تأثیرگذار است. بهویژه برای شرکتهای خدماتی این نکته بسیار مهم است که تمامی کارکنان از درکی عمیق و بهروز نسبت به برند و مفاهیم آن برخوردار باشند. بهتازگی تعدادی از شرکتها با طراحی و اجرای برنامههایی درصدد برند سازی درون سازمان خود برآمدهاند.
بهعنوانمثال شرکت آمریکایی Master foods در سال ۲۰۰۵ تصمیم گرفت، با صرف بودجهای دویست میلیون دلاری جایگاه برند Pedigree (فعال در زمینه تولید غذای سگها) را در سطح جهانی ارتقا بخشد. شرکت برای شروع این اقدام، با اختصاص بخشی از بودجهی فعالیتهای تبلیغاتی درون سازمانی، هریک از ۳۵ هزار کارمند خود را بهعنوان سفیران این برند آموزش داد و بهاینترتیب با صرف هزینهای به نسبت اندک، تبلیغات دهانبهدهان مثبتی را در سطح جامعه ایجاد کرد. مدیریت ارشد این شرکت بر این باور بود که تأکید بر بحث برند سازی درون سازمانی و یکپارچگی آن با فعالیتهای برند سازی در سطح مشتریها میتواند سالانه بیش از سه میلیارد دلار درآمد از فروش محصولات این برند، نصیب شرکت کند. فعالیتهای تعریفشده در سطح درون سازمانی باهدف تبدیل دفاتر فروش این شرکت به محیطهایی مناسب برای این حیوانات (Dog Friendly!) تدوینشده بود.
این شرکت با تغییر در طراحی کارت ویزیت کارکنان، استفاده از اسباببازی مخصوص سگها در دفاتر فروش خود و آموزش کارمندها در زمینه رفتار با انواع سگها تلاش میکرد تا از این تحولات برای تغییر تصویر ذهنی مردم نسبت به این برند بهرهبرداری کند. همچنین، این شرکت با صرف بخشی از بودجهی خود برای فعالیتهای تحقیق و توسعه، منابع انسانی، واحدهای مارکتینگ و مؤسسات تبلیغاتی، تمرکز اصلی فعالیتهای برند سازی درون سازمانی خود را روی این واحدها و شرکای سازمانی قرارداد. امروز Pedigree بهعنوان یکی از حرفهایترین برندها درزمینهی مواد غذایی و انواع محصولات موردنیاز سگها شناخته میشود.
شرکتها نیازمند درگیر شدن در گفتوگوها و مذاکرات مستمر با کارکنان خود هستند. برند سازی در زمره فعالیتهایی است که بر گفتوگو و تعاملات میان سازمان و کارکنان متمرکز است. برخی از سازمانها با تمرکز روی فعالیتهای B2E (Business to Employee) با بهرهگیری از شبکههای اینترانت درون سازمانی و سایر ابزارهای ارتباطی، تلاش میکنند تا در راستای برند سازی درونی خود موفقتر عمل کنند. بهعنوانمثال، پسازآن که شرکت Ford Motor به هر یک از کارکنان خود در کشور آمریکا یک رایانهی شخصی بهصورت رایگان (برای استفادهی آنها در منزل) اهدا کرد تا برای جستوجو در موتورهای اینترنتی و تقویت اطلاعات در حوزهی فعالیت خود از آن استفاده کنند، از آنها خواست تا با بهرهگیری از یک برنامهی ارتباطی منسجم و مدون تحت عنوان «True Blue» ارتباط خود را با سازمان حفظ کنند. Disney نیز بهعنوان یکی از شرکتهای موفق درزمینهی برند سازی درون سازمانی مطرح است و تلاش میکند تا بهصورت دورهای با برپایی سمینارهایی درزمینهی خلاقیت، خدمات، وفاداری کارکنان و الگوبرداری از سایر شرکتهای موفق به کارکنان خود آموزش داده و «سبکرفتاری در شان» Disney را در برخورد با موقعیتهای مختلف به آنان بیاموزد.
در برخی از موارد، برند سازی درون سازمانی میتواند بهعنوان ابزار تقویت انگیزش کارکنان و نیز جذب مشتریها شناخته شود. بهعنوانمثال، شرکت Midas با اجرای مبارزهی تبلیغاتی گسترده و معرفی کارکنان خود در قالب قهرمانان اسطورهای و حماسی تلاش کرد تا میزان اعتماد مشتریها را به برند خود افزایش دهد. پس از اجرای این فعالیت تبلیغاتی، میزان آگاهی مشتریها از برند Midas، ۲۵ درصد افزایش یافت. بهطورکلی برند سازی درون سازمانی باید بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی مدیران در تمامی شرکتها مطرح شود.