در ادبیات بازاریابی جدید، مشتریان تقریبا همیشه در مقام قدرتمندترین بازیگر به تصویر کشیده شده اند. با ین حال بازاریابان اغلب جنبه انسانی مشتریان را فراموش می کنند که در عصر دیجیتال به وضوح اشکار است. مشتریان کامل و بی عیب و نقص نیستند و در برابر ترفندهای بازاریابی احساس آسیب پذیری می کنند. بنابراین، آنان جوامع را می سازند تا جایگاه خویش را مستحکم سازند.
بازاریابان باید با این واقعیت جدید سازگار شوند و برندهایی را خلق کنند که همانند انسان ها رفتار می کنند، مهربان و دوست داشتنی اما آسیب پذیر. برندها باید کمتر تهدید کننده به نظر برسند. آنان باید اصیل و صادق باشند و نقص های خود را بپذیرند و سعی نکنند تا خود را بی عیب و نقص و کامل نشان دهند. برندهای انسان محور با ارزش های هسته ای برانگیخته می شوند و با مشتریان همانند دوست برخورد می کنند و به بخشی جدایی ناپذیر از سبک زندگی آنان تبدیل می شوند.
در نسل سوم بازاریابی، مفهوم بازاریابی انسان محور را به منزله پیامد طبیعی بازاریابی مشتری محور و بازاریابی محصول محور مطرح شد. در بازاریابی انسان محور، بازاریابان مشتریان را به شکل انسان کامل با ذهن، قلب و روح می نگرند. بازاریابان نه تنها نیازهای احساسی و عملکردی مشتریان را برآورده می سازند، بلکه به نگرانی ها و علایق پنهان آنان نیز توجه می کنند.
در گذر به نسل چهارم بازاریابی در دنیای رو به رشد دیجیتال، انتظار رشد روز افزون اهمیت انسان محوری را داریم. بازاریابان حتی باید قدرت بازاریابی انسان محور بیشتر استقبال کنند. جهانی را تصور کنید که به همان شیوه ای که تلفن های هوشمند وارد زندگی روزانه انسان ها شدند هوش مصنوعی و روباتیک نیز وارد زندگی روزانه انسان شوند، از کارخانه های اتوماتیک، خودروهای بدون راننده، بات های خانگی که با صدا کنترل می شوند تا روبات های پزشک و وکیل. بیشتر کارشناسان استدلال می کنند که این اتفاق تا پیش از سال ۲۰۲۵ خواهد افتاد. درچنین فضایی، مشتریان مضطرب تر از هر زمان دیگری خواهند شد، چون به صورت ناخودآگاه به جست و جوی هویتشان می پردازند و می پرسند که “در دنیای دیجیتال انسان بودن به چه معناست؟”
معتقدیم بازاریابی انسان محور هنوز راهگشای ایجاد جاذبه برند د رعصر دیجیتال است؛ زیرا برندهای دارای شخصیت انسانی شاید متمایزترین برندها بشوند. این فرایند با آشکار ساختن علایق و نگرانی های عمیق مشتریان آغاز می شود. این کار نیازمند شنیدن دقیق و بررسی عمیق آن چیزی است که به عنوان مردم شناسی دیجیتال شناخته می شود. چون جنبه انسانی مشتریان آشکار شده است، هم اکنون نوبت برندهاست تا جنبه انسانی خود را آشکار سازند. برندها باید ویژگی هایی انسانی را که می توانند مشتریان را مجذوب و ارتباطاتی انسان به انسان ایجاد کند نشان دهند.
مردم شناسی دیجیتال بر پیوند بین انسانیت و تکنولوژی دیجیتال تمرکز دارد. مردم شناسی دیجیتال چگونگی این را که انسان ها با واسطه های دیجیتالی ارتباط برقرار می کنند و در فضای تکنولوژی ها رفتار می کنند و این تکنولوژی ها را برای ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند بررسی می کند. همچنین برای درک چگونگی نگرش افراد به برندها در جوامع دیجیتالیشان و اینکه چه چیزی آنان را به برندهای خاص جذب می کند می توان از مردم شناسی دیجیتال استفاده کرد.
تخصص در زمینه مردم شناسی دیجیتال نسبتا جدید است. اما کاربردهای اخیر آن در فهم بینش های مرتبط با با بازار محبوبیت آن را در میان بازاریان شدت بخشیده است. در زمینه بازاریابی انسان محور، انسان شناسی دیجیتال روشی محکم برای پی بردن به نگرانی ها و علایقی که برندها باید به آن توجه کنند به دست می دهد. هم اکنون بازاریابان از روش های شناخته شده بسیاری استفاده می کنند که شامل شنود اجتماعی، نت نوگرافی و تحقیق همدلانه می شود.