بر اساس نظر هانلی نوریس، کسی که زمان زیادی را به تعلیم کارکنان برای تهیه تبلیغات بهتر گذرانده است، با هفت اصل می تواند یک آگهی تبلیغی یا هر ارتباط مارکتینگ را به یک متوقف ساز واقعی تبدیل کند. این هفت اصل را براساس تجربه تعدیل شده و در فهرست زیر در قالب اصول تبلیغ برای میخکوب کردن مشتریان ارائه می گردد؛
- تبلیغ باید درون مایه ای ذاتی داشته باشد تا هرکسی را به سوی خود بکشد. همچنین باید افراد زیادی خارج از حیطه ی مخاطبان موردنظرش را جلب کند. اگر بچه ها تبلیغی را که هدفش بزرگسالان است دوست دارند یا بالعکس، معلوم می شود که در ساخت این تبلیغ از اصل فوق پیروی شده است.
- تبلیغ باید مخاطبان را به مشارکت و همکاری وادارد. همچنین باید مردم را به انجام دادن فعالیتی بکشاند، چه آن فعالیت گرفتن یک شماره باشد، چه رفتن به فروشگاه، قهقهه زدن و یا صرفا به فکر چیزی افتادن. یک آگهی با قدرت متوقف سازی هرگز اجازه نمی دهد مخاطب نقش منفعلی داشته باشد.
- تبلیغ باید واکنشی احساسی برانگیزد. این اصل باید حتما لحاظ شود، حتی اگر جذابیت شما از نوع عقلانی باشد. تبلیغ همیشه باید دارای نیازهای بنیادی آدمی باشد و احساسات افراد را برانگیزد.
- تبلیغ باید کنجکاوی را تحریک کند. مخاطبان باید طالب شوند که بیشتر بدانند. این میل آن ها را متوقف می کند و به بررسی تبلیغ وامی دارد و باعث می شود به دنبال اطلاعات بیشتری باشند.
- تبلیغ باید مخاطبان را شگفت زده کند. عنوانی تکان دهنده، تصویری غیرمنتظره، ترفندی غیرعادی در افتتاحیه ی عرضه ی محصولات یا داشتن ویترینی عجیب در فروشگاه همه این قدرت را دارند که مردم را برجای خود میخ کوب کنند و شگفت زده کنند.
- تبلیغ باید اطلاعات بدیهی را منتقل کند- به شکلی هرظتنم ریغ.
سعی کنید این کلمه ی عجیب را برعکس بخوانید). پیچشی خلاقانه یا راهی جدید برای بیان یا دیدن یک چیز باعث می شود که مسئله ای بدیهی به امری غیرمنتظره تبدیل شود. اطلاعات بدیهی یعنی اینکه مارک محصول شما چیست؟ چگونه و برای چه کسانی مفید است؟ اما اگر این کار را به شکلی بدیهی انجام دهید ارتباطی برقرار نمی شود و توجه کسی را جلب نمی کند و مخاطبان تبلیغ شما را نادیده می گیرند.
- گاهی لازم است تبلیغ از قواعد و شخصیت محصولتان و مقوله ای که در آن می گنجد فراتر رود. محصول باید برجسته باشد. توجه مردم به اموری جلب می شود که خارج از الگوهای رایج باشد. پس یک راه این است که تبلیغی درست کنید که بسیار متمایز از آن چیزی باشد که مشتریان درباره ی مقوله ی محصول شما انتظار دارند. برای مثال اگر شما برای خدمات نظافت ادارات مارکتینگ می کنید حتما تبلیغات صفحات زرد را بخرید و آگهی هایی تهیه کنید و فهرست قیمت خود و نظر مثبت و رضایت آمیز مراجعانتان را در آن بگنجانید. خمیازه بکشید! برای تکمیل این تلاش های معمول مارکتینگ با پست برای مشتریان احتمالی تان اسفنجی بفرستید که یک طرف آن نام و شماره تلفن شما و طرف دیگر آن این پیام نوشته شده باشد: «البته اگر هنوز معتقدید که بدون کمک ما باید نظافت کنید، این اسفنج به دردتان می خورد.»
برای تبلیغی که داستان داشته باشد و این داستان باعث شگفتی افراد شود، از الگوهای مرسوم تجاوز کند و مسائل بدیهی را به شکلی غیرمنتظره مطرح کند، شما به خلاقیت نیاز دارید. این راز موفقیت شماست و فقط به اتکای خلاقیت است که قدرت متوقف کردن پیدا می کنید.