کسب و کار در مسیر صحیح ...

رشد زیاد از طریق نوآوری ارزشی

دابلیو جان کیم و رنه مابورگن دو پروفسور دانشگاه ایسلند معتقدند بسیاری از شرکت ها تفکر اقیانوس قرمز را دارند. بخش اعظمی از این گروه از شرکت ها برمبنای بهبود بخشیدن روزافزون هزینه ، کیفیت یا هردو، در پی جنگی تمام عیار با رقبا هستند. این شرکت ها در تولید محصولات و خدمات در زمینه هایی که هیچ رقیب مستقیمی وجود ندارد، حامی تفکر اقیانوس آبی هستند. مدیران باید به جای جستجو در مرزهای مرسوم رقابت در صنعت، ورای این مرزها را در پی موقعیت های آزاد در بازار باشند که ترسیم گر نوآوری واقعی ارزش است.

مولفان شرکت بلژیکی برت کلیز را به عنوان مثال ذکر می کنند که سالن های سینما را اداره می کنند و به معرفی ۲۵ سالن و ۷۶۰۰ صندلی مجموعه سینمای کین پولیس استناد می کنند. این سینما علی رغم رکود صنعتی، در مجموعه ای منحصر به فرد از چند ویژگی نظیر موارد زیر توسعه یافته است: پارکینگ وسیع و قابل اعتماد رایگان، سالن های بزرگ و جایگاه تجهیزات نمایشی و صوتی هنری؛ و شرکت برت کلیز با برنامه ریزی هوشمندانه و افزایش تولید جهت پایین آوردن قیمت با هزینه ای کم، سینمای منحصر به فرد کین پولیس را به وجود آورد. تفکر کلاسیک اقیانوس آبی از این قرار است: طراحی خلاقانه فعالیت ها یمخاطره آمیز تجاری برای تاثیر مثبت بر ساختار هزینه شرکت و پیشنهاد ارزشی آن مصرف کنندگان.

صرفه جویی در هزینه ها نتیجه حذف و کاهش عوامل موثر بر رقابت سنتی در صنعت است؛ ارزش ارائه شده به مصرف کنندگان در اثر معرفی عواملی به وجود می آید که صنعت پیش از آن هرگز چنین عواملی را پیشنهاد نکرده بوده است. در طول زمان همچنان که ارزش بالاتر منجربه افزایش میزان فروش می شود، هزینه ها حتی بیشتر کاهش می یابد و در نتیجه باعث افزایش تولید جهت پایین آوردن قیمت ها می شود. بازاریاب های دیگری هستند که نامتعارف بودن اقیانوس آبی را نشان می دهند که در زیر به آنها اشاره می شود.

شرکت کال اوی گلف، چوب گلف بیگ برتارا با راس بزرگ و قسمت مرکزی پهن تر طراحی کرد تا راهی باشد برای بازیکنانی که به خاطر دشواری در زدن ضربه مستقیم به توپ گلف درمانده اند. نت جتس نحوه پیشنهاد دادن خدمات جت خصوصی به گروه بزرگتری از مصرف کنندگان را از طریق حق مالکیت مالی متوجه شد. سیرک دو سولی با حذف بخش های پر هزینه سیرک مانند بخش حیوانات و جایگزینی مهارت های نمایشی و توسعه و بهبود آن، سیرک را به عنوان شکل والاتری از سرگرمی و تفریح به کلی دگرگون ساخت. کیم و مابورگن به بازاریاب ها چهار سوال حیاتی برای پرسش از خود در راهبری تفکر صلح آمیز و ایجاد نوآوری ارزشی پیشنهاد دادند:

  1. عواملی را که صنعت بدیهی می پندارد و باید حذفشان کرد، کدامست؟
  2. کدام عوامل را باید تا حد زیادی زیر خط استاندارد صنعتی کاهش دهیم؟
  3. کدام را باید تا حد زیادی عوامل فراتر از خط استاندارد صنعتی افزایش دهیم؟
  4. عواملی که صنعت هرگز پیشنهاد نداده و باید ایجاد شود کدامست؟

آنها اعتقاد دارند که موفق ترین متفکران صلح آمیز هرسه خط مشی که نوآوری ارزشی در آن رخ می دهد را غنیمت می شمارند: محصول فیزیکی، خدمات. شامل نگهداری، خدمات به مشتری، ضمانت نامه و آموزش توزیع کنندگان خرده فروشان؛ سیستم تحویل، کانال های محتوایی و لجستیکی.

انتهای مطلب/