بسیاری از سازمانها که در بازاریابی اجتماعی مشارکت دارند (اعم از مؤسسات بخش عمومی و سازمانهای غیرانتفاعی)، با بودجههای محدودی مواجه هستند. ازاینرو لازم است تا بخشها را با توجه به مقدار نامتناسب منابعی که به آنها تخصیص مییابند تا از این رهگذر بیشترین تأثیر و کارایی برخورد باشند، اولویتبندی کرد. لازم است تا برخی از بخشها از برنامه حذف شوند. در ادامه همراه با کسبوکار دماوند بیشتر به این موضوع میپردازیم.
بازارهای هدف (بازارهایی با بیشترین فرصتها) بهعنوان بازارهایی نمایان میشوند که دارای بیشترین نیاز هستند و بیشترین آمادگی را برای عمل دارند و نیز دسترسپذیری به آنها بسیار آسان است و به بهترین نحو خود را با سازمان هماهنگ میکنند. معیارهایی که برای ارزیابی هریک از اینها استفاده میشوند بهقرار زیر هستند:
- بیشترین نیاز: اندازه، وقوع، شدت و بیدفاع بودن
- بیشترین آمادگی برای عمل: آمادگی، اشتیاق و قابلیت پاسخ دادن
- دسترسی بسیار آسان: قابلشناسایی، مکانهایی برای شیوههای توزیع و ارتباطات
- بهترین سازگاری: مأموریت سازمان، تخصص و منابع
هدفگذاری بازارهایی که دارای بیشترین فرصتها هستند ممکن است در تقابل با تمایل و گرایش طبیعی بازاریاب اجتماعی قرار گیرد، بدین خاطر که اولاً تضمین کند که بهتمامی گروههای تعیینکننده دسترسی دارد و به آنها کمک میکند (به نحوی یکسان با بازارها مواجه میشود) و دوما منابع را بر بخشهایی متمرکز کند که در آنها، وقوع و شدت مسئله از بیشترین اهمیت برخوردار است (بازارهایی که بیشترین نیازها رادارند)، میتوان موضوعات را با تأکید بر این امر بررسی کرد که مؤثرترین و کارآمدترین استفاده از منابع کمیاب، دلگرم کردن دیگران به این امر است که بخشبندی به توسعه برنامههایی کمک میکند که در مورد بخشهای منفرد موفق خواهند بود و توضیح اینکه بهمرورزمان میتوان بخشهای دیگر را بررسی نمود. شما صرفاً به شیوهای عینی، نظاممند کمهزینه به اولویتبندی منابع و کوششها میپردازید.
انتهای مطلب/