وقتی مدیریت در تلاش است در برابر طوفان مقاومت کند، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه در اولویت آخر قرار میگیرد. آموزش و توسعه، هزینههای مصرفی بهحساب میآیند؛ اما کاهش این جنبهی کلیدی ممکن است سهمتان را از بازار در حال کوچک شدن، کاهش بدهد. آیا حقیقتاً تحمل از دست دادن سهم بازار رادارید؟
آموزش تنها بر سطوح پایین تأثیر نمیگذارد بلکه، به کسبوکار فرصت تشخیص نقاط ضعف مناطقی را میدهد که شرکت نیازمند بهبود آنها است؛ مناطقی که در سپر دفاعی شرکت شکاف ایجاد میکنند تا جایی که شرکت آنقدر تضعیف میشود که رقبا مطلع میشوند و رشد شرکت را با تهدید روبهرو میکنند. آموزش و توسعه باعث میشود شرکت کارکنانش را بر لبهی پرتگاه حفظ کند.
مثلاً، در استرالیا، ابتکار عملی ملی برای ارزشیابی آموزش انجام شد تا به شرکتهای صنایع مختلف کمک کنند تا از افزایشهای چشمگیر خط پایهشان آگاه باشند؛ افزایشهایی که در صورت تشخیص و پیگیری به موقعشان، فرصتهای آموزشی کاملاً سودآوری به دست خواهد آمد که اجرای بیشترشان در همان موسسهی خودشان امکانپذیر میشود. مطالعات موردی دربارهی ارزشیابی آموزش، در شرکتهای استرالیایی با اندازههایی از ۴۰۰ کارمند تا ۲۷ هزار کارمند انجامشده است.
گزارش نهایی همه موارد، نرخ بازگشت مثبت، سرمایه رابین ۳۰ درصد (در آموزش دربارهی بازده سوخت) تا ۱۲۷۷ درصد (در آموزشهایی در زمینه ایمنی) نشان دادند. شرکتهایی که ارزش آموزش و توسعه را درک نکنند، نهایتاً ارزش خود را در نگاه ذینفعانشان از دست خواهند داد. همچنین ممکن است توان مقابله با رقبایی را از دست بدهند که مایل به سرمایهگذاری در آموزش و توسعه هستند.