بنجامین ترگو یکی از بنیانگذاران شرکت کپنر- ترگو و رئیس شرکت مایک فرید من به پنج مرحله تدوین استراتژی و اجرایی کردن آن اشاره میکنند. این پنج مرحله تدوین استراتژی دربارهی استراتژی اطلاعاتی موثق به شما میدهند.
مرحله اول جمعآوری اطلاعات است.
برای رسیدن به استراتژی باید سؤالات دقیق بکنید. به اعتقاد فریدمن و ترگو اول باید بدانید که چه سؤالاتی باید بکنید. بعد باید به سروقت دادههای آماری و اطلاعاتی بروید که به شما کمک میکند تا به این سؤالات جواب بدهید. مهم این است که بدانید از چه ارقام و آماری استفاده میکنید و کدام را نادیده بگیرید.
دنبال آمار و ارقامی بگردید که به شما کمک کند تا فرضیههای درباره تجارت خود را بسازید. هر اطلاع و رقم و ارقام دیگری باید نادیده انگاشته شود.
به درون نگاه کنید؛ بعد اطلاعات بهدستآمده را کنار هم قرار دهید. چه کالایی خوب فروش میکند و چه کالایی نمیکند؛ و چرا؟ در چه بازار و با کدام مشتری موفق هستید و چرا؟
به استراتژیهای قبلی خود نگاه کنید. کدام استراتژی موفق عمل کرده است و چرا؟ کدام استراتژی موردحمایت کارکنان شما قرار گرفت و کدام استراتژی موردپسند و حمایت واقع نشد؟ هدف این است که همه دادههای آماری و اطلاعاتی موردنیاز را کنار هم بگذارید تا پایه و اساس چهار مرحله باقیمانده از تدوین استراتژی را تکمیل کنید.
مرحله دوم تدوین استراتژی ، شکل دادن به استراتژی است.
بهعبارتدیگر این شما هستید که استراتژی را که میخواهید دنبال کنید تعیین میکنید. با قاب زمانی شروع کنید. استراتژی باید نقطه پایانی داشته باشد. وقتی درباره آینده صحبت میکنید به چه دوره زمانی فکر میکنید؟
قاب زمانی شما به عوامل داخلی و خارجی سازمان بستگی دارد. مقررات جدید یا تغییرات در صنعت شما به شما فشارمی آورند تا استراتژیهای خود را در مدتزمانی معینی به دست آورید.
نیروی بهپیش برنده؛ وقتی با پارامتر قاب زمانی روبهرو هستید، وقتی باورهای خود را میشناسید، میتوانید به نیروی بهپیش برنده خود توجه کنید. نیروی بهپیش برنده جان کلام مرحلهی شکل دادن به استراتژی است. این نیروی بهپیش برنده به شما میگوید چه کالا و کدام خدمات را تولید کنید.
پسازآنکه نیروی بهپیش برنده خود را انتخاب کردید، حالا باید کالا و خدمات خود را همخوان و هماهنگ کنید.
در مرحله بعد باید هدفهای مالی خود را مشخص کنید. درزمینهٔ سود چه انتظاری دارید؟ درآمدهای شما چقدر خواهد بود؟
مرحله سوم تدوین استراتژی ، ماتریس محصول بازار
پس از پشت سر گذاشتن مرحله دو به مرحله سه میرسیم که اسمش برنامهریزی استراتژی پروژه اصلی است. باید از پروژههای بالقوه کلیدی فهرستی تهیه کنید. این مجموعه پروژهها برنامه عمل و اقدام استراتژی را مشخص میکند.
مرحله چهارم، به کار بردن استراتژی
مرحله ۴، اجرایی کردن و عملی نمودن استراتژی را در برمیگیرد. این مرحلهای دشوار است. به جزئیات توجه کنید. همهچیز در اجرایی کردن استراتژی نقش ایفا میکند. آیا ساختار سازمانی مناسبی دارید؟ آیا اطلاعات به همهکسانی که به آن احتیاج دارند میرسد؟
یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه کنید فرهنگ است. آیا فرهنگ و استراتژی شما همخوان هستند؟ آیا باورها و ارزشهای حاکم بر شرکت شما از تصمیماتی که درباره محصولات، بازارها و هدفهای مالی گرفتهاید حمایت میکنند؟ به هدفهای عملکردی خود توجه کنید. آیا به کسانی که کارشان را بهخوبی انجام میدهند پاداش میدهید؟
ارتباطات آخرین قطعه پازل اجرایی کردن است. اگر استراتژی خود را بهخوبی اطلاعرسانی نکنید، استراتژی شما بهجایی نمیرسد.
مرحله پنجم؛ بررسی کنید، مرور کنید، بهروز کنید
مرحله ۵ به بررسی، مرور و بهروز کردن استراتژی اختصاص دارد. ممکن است استراتژی شما در شروع کار مقبولیت داشته باشد، بعد از مسیر منحرف شود. آیا کارکنان به هدفهای استراتژیک خود میرسند؟ آیا هدفهای استراتژیک در زمان تعیینشده تکمیل میشوند؟ آیا به نتایجی میرسند که برای آنها تعیینشده است؟ شرایط تغییر میکنند. اگر چیزی در شرایط کاری شما تغییر کند ممکن است مجبور شوید بخشی از تصمیمات استراتژیک خود را تغییر دهید. باید بتوانید استراتژی خود را تطبیق دهید و تعدیل کنید. شاید لازم باشد در مسیری دیگر به حرکت درآیید.
توجه داشته باشید که کار یک سیاست گزار و استراتژیست هرگز تمام نمیشود.