سالهاست که نقش بازاریابی در استراتژی کسب و کار رو به رشد است. این سؤال پیش روی هر سازمان و کسب و کاری قرار دارد که آیا مدیر ارشد بازاریابی CMO و تیمش جایگاهی در بحث استراتژیک دارند و یا تنها مجریانی تاکتیکی برای کارهایی همچون مدیریت برنامه تبلیغاتی محسوب میشوند.
این دیدگاه که بازاریابی در سطح تاکتیکی قرار دارد در حال تغییر است. امروزه بازاریابی بیشتر بخشی از مدیریت استراتژیک سازمان بهحساب میآید. با در نظر گرفتن تعریف استراتژی کسب و کار و ساختار استراتژیک بازار، نقش های بازاریابی در استراتژی کسب و کار مشخصتر خواهد شد.
نقش اول: یکی از وظایف بازاریابی این است که محرک اولیه تحلیل استراتژیک باشد. تیم بازاریابی بهترین گزینه برای شناخت مشتریان، رقبا، بازارها و روندهای محیطی قرار دارد و با مدیریت تحقیقات بازار، اطلاعات موردنیاز تحلیل محیط را تأمین مینماید. بازاریابی درزمینهٔ برخی داراییهای اصلی مانند پورتفولیوی برند و شبکه توزیع و شایستگیهایی همچون معرفی محصولات جدید نقش هدایتکننده را در تحلیلهای داخلی ایفا میکند.
نقش دوم بازاریابی توسعه استراتژی شرکت است. گزینه توسعه مبتنی بر مشتری و نگاه بازار است و به همین علت به عهده بازاریابی خواهد بود. در بررسی انجامشده روی ۲۰۰۰ مدیر اجرایی مشخص گردید که تعداد کم ولی رو به رشدی از شرکتها مدیر ارشد بازاریابی خود را فرد کلیدی توسعه نام میبرند که در تمامی تصمیمگیریهای مرتبط درگیر است.
سومین نقش بازاریابی رسیدگی به عدم کارکرد صحیح واحدهای مستقل کسب و کار میباشد. بازاریابی در خط مقدم این امر قرارگرفته است اگرچه بهتر است درگیر این موضوع باشند. معمولاً برندهای اصلی شرکت واحدها را به هم متصل میکنند و کوتاهی در کنترل و هدایت مرکزی منجر به ناکارآمدی و از بین رفتن برخی از این واحدها خواهد شد.