مفهوم تولید یکی از قدیمی‌ترین مفاهیم بازاریابی است، بر اساس مفهوم تولید مشتریان طرفدار کالاهایی هستند که قیمت فروش پایینی دارند و در همه‌جا در دسترس هستند. مدیران سازمان‌هایی که نگرش تولید دارند توجه بسیاری صرف رسیدن به کارایی تولید و توزیع وسیع می‌نمایند.

این فرض که مصرف‌کنندگان اساساً به موجود بودن کالا و قیمت فروش پایین علاقه‌مندند حداقل در دو حالت صدق می‌کند؛ حالت اول زمانی است که تقاضا برای یک کالا از عرضه آن پیشی می‌گیرد. این وضعیت در کشورهای درحال‌توسعه صدق می‌کند. در این وضعیت مصرف‌کنندگان بیشتر علاقه‌مند به تهیه کالا هستند و به نکات مثبت آن توجه کمتری می‌کنند. فروشندگان نیز تلاش می‌کنند به روش‌هایی به افزایش فروش دست یابند.

حالت دوم زمانی است که هزینه تولید کالا بالا باشد، در این وضعیت برای توسعه بازار باید هزینه تولید را کاهش داد. برای این حالت Texas instrument مثال مناسبی است. این شرکت ازنظر پیروی از افزایش تولید و کاهش قیمت فروش یکی از شرکت‌های مطرح در امریکاست. فلسفه‌ای که هنری فورد در اوایل دهه آغازین قرن بیستم برای توسعه بازار فروش اتومبیل به کار بست. سیاست شرکت TI بر این امر استدلال دارد که برای کاهش هزینه‌ها باید ابتدا به افزایش حجم تولید و سپس به استفاده از تکنولوژی برتر توجه داشت.

این شرکت با استفاده از هزینه تولید پایین، قیمت فروش را کاهش و بازار را توسعه می‌دهد. این شرکت بیشترین تلاش خود را صرف دستیابی به جایگاه برتر در بازار می‌کند. این همان سیاست و روشی است که بسیاری از شرکت‌های ژاپنی از آن پیروی کرده‌اند.

بعضی از مؤسسات خدماتی نیز از مفهوم تولید پیروی می‌کنند، بسیاری از شیوه‌ها و رویه‌های پزشکی و دندانپزشکی بر اساس خط مونتاژ سازمان‌دهی شده‌اند. همچنان که بسیاری از مراکز دولتی مانند دوایر کاریابی و دوایر صدور مجوزها به همین روش اداره می‌شوند. این نگرش مدیریت در حالتی که قادر به طرح و تحلیل موارد زیادی است اما از نگاه کیفیت ارائه و غیرسفارشی بودن تولید مورد تردید است.

انتهای مطلب/ لینک محتوا