به گزارش آژانس کسب و کار هورموند، خردهفروشها مشوق های فروش را برای تحریک پاسخی از خریداران در محیط خردهفروشی داخل فروشگاهی یا آنلاین به کار میبرند. در هر دو مورد خریدار در «حالت یا رفتار خرید» قرار دارد. چه داخل فروشگاه فیزیکی برود یا در صفحه وب گشت بزند، خریدار یا بهصورت فعال به اطلاعات نگاه میکند تا تصمیم خرید بگیرد یا چارچوبی ذهنی تشکیل بدهد تا کالا را بخرد.
مشوق های فروش میتوانند هدف جلب خریداران به فروشگاه و کشف قسمتهای مختلف را انجام بدهند تا بیشتر درباره چیزهایی که عرضهشده اطلاعات به دست بیاورند. همچنین خردهفروشها مشابه همین، روی وبسایتها، از چنین نوآوریهایی برای وسوسه کردن خریداران برای انجام خریدها و بهره بردن از معامله قیمتی یا غیر قیمتی استفاده میکند. مشوق های فروش را میتوان به پروموشنهای پولی و غیر پولی تقسیم کرد. «لی» اشاره میکند که «مشوق های فروش با جهتگیری پولی شامل تخفیف قیمتی، کوپن و استرداد وجه میشوند. مشوق های فروش با جهتگیری غیر پولی شامل نمونه رایگان، قرعهکشی، مسابقات و برنامههای کاربر ممتاز هستند».
از دیدگاه خردهفروش، خردهفروشها میتوانند از مشوق های فروش برای هل دادن فروش ردههای محصول منتخب استفاده کنند. همچنین میتوانند از مشوق های فروش استفاده کنند تا کالاهای انباری را که از روی قفسهها به سرعتی که میخواهند حرکت نمیکنند، تغییر بدهند. تأمینکنندگان در این حوزه همکاری نزدیکی با خردهفروشها دارند. مثلاً هنگامیکه تأمینکننده محصول جدیدی معرفی میکند، با خردهفروش ارتباط خواهد داشت و راهبردی مشوق فروش بر اساس عوامل پولی یا غیر پولی تنظیم میکند.
خردهفروش «پلتفرم» یا محیط را برای تأمینکننده فراهم میکند تا محصول جدید را تبلیغ یا معرفی کند. همچنین ممکن است تأمینکنندگان بر محصولات فصلی تمرکز کنند؛ یعنی کالاهای مرتبط به کریسمس، عید، هالووین یا ایستر. رابطه میان خردهفروشها و تأمینکنندگان حول چنین ابتکارات مشوق های فروشی میگردد. خردهفروشها تمایل دارند در مشوق های فروش شرکت کنند؛ آنها به جلب علاقه و توجه به قسمت خریداران و فراهم آوردن دلایل اضافی تمایل دارند تا معلوم شود چرا خریداران باید مشتری فروشگاه آنها شوند.
خردهفروشها هرچه بیشتر دنبال «مشوق های فروش متفاوت» هستند. پروکتر اند گمبل اهمیت تلاش برای جدا شدن از مشوق های فروش پولی پیدرپی و بیپایان و بهجای آن دنبال کردن پروموشنهای نوآورانه و خلاقانه را نشان میدهند. با ساخت مشوق های فروش حول رویداد خاص مانند جام جهانی، المپیک یا بازیهای کشورهای مشترکالمنافع، تأمینکنندگان و خردهفروشها هر دو سطح هیجان و علاقه را میان خریداران بالا میبرند. رکود خردهفروشها را وادار به استفاده از مشوق های فروش متمرکز بر قیمت کرده است. چالش جدا نگهداشتن مشوق های فروش از رقابت مشوق خردهفروشها بوده و تأمینکنندگان به دنبال مشوق های فروشی با تسلط غیر پولی هستند.
خردهفروشها و تولیدکنندگان بازیکنان اصلی در زنجیره تأمین هستند که میتواند میان دو طرف همکاری و کشمکش ایجاد کند. در مورد ارتباطات مارکتینگ، فرصتهایی برای خردهفروشها و تولیدکنندگان هست تا همکاری کنند و از چنین ابتکاراتی بهره ببرند. «روسلو» و همکاران اشاره میکنند که چالش تولیدکنندگان ساخت و توسعه برند است، درحالیکه خردهفروشها نیاز قدرتمندی به افزایش آمدوشد به درون فروشگاهها دارند. خردهفروشهای تحت سلطه، به علت قدرتی که در زنجیره تأمین دارند، میتوانند فشاری روی ردههای معین تأمینکنندگان (برندهای به چالش کشیده) بگذارند تا در فعالیتهای مشابهی شرکت کنند.
افزایش توانایی خردهفروشها برای گرفتن دادهها درباره الگوهای خرج کردن، ترجیحات برند و گرایش خریداران به پاسخگویی به عرضههای ویژه ایده مشوق های فروش و تبلیغات تعاونی را جذابتر میکند. ابتکارات تعاونی روی این اصل کار میکنند که تولیدکننده برای بخشی یا همه هزینههای تبلیغات محلی پول میپردازد و زمانی از فروش افزایشیافته بالقوه و آگاهی بیشتر برند بهره میبرد که خردهفروش از کمپین تبلیغاتی برای جلب آمدوشد بیشتر به فروشگاه بهره میبرد. مشابه همین، ممکن است تولیدکننده محصول جدیدی را معرفی کند و خردهفروشی را در کمپین مشوق های فروش دخیل کند.