برخی فروشندگان تصور میکنند اگر قیمت کالا و یا خدماتشان گران باشد، فروش آن خیلی سخت خواهد بود و یا مردم از قیمتهای زیاد فراری هستند. این طرز فکر همیشه درست نیست چراکه برخی مردم قیمت زیاد را با ارزش بالای آن کالا مقایسه میکنند. مردم انتظار دارند در مقابل پولی که میپردازند چیزی به دست بیاورند، درواقع قیمت زیاد محصول یا خدمات شما میتواند عاملی برای جذب مشتری باشد.
اگر شما محصول یا خدمتی را میفروشید که قیمت آن بسیار پایین است، آن را با سایر موارد مشابه مقایسه کنید. با این کار متوجه خواهید شد که قیمت پایین واقعاً یک عیب محسوب میشود. چنانچه کالا یا خدمات شما گران باشد، نباید باعث شود که شما یک حالت عذرخواهانه در مقابل مشتری خود داشته باشید. ممکن است مشتری بگوید قیمت خیلی زیاد است (که این وظیفهای است که آنها در قبال خرید کردن برای شرکت خود دارند) ولی هرگز ارزش و کیفیت کالا را فدای قیمت پایین آن نخواهند کرد.
بهطور مثال سالها پیش، تولیدکنندگان خودرو در امریکا تصمیم گرفتند یک ماشین جدید و لوکس از طریق یک نظرخواهی عمومی معرفی کنند. آنها تصاویر داخل و خارج خودرو را به صدها نفر نشان دادند و از آنها پرسیدند به نظرشان قیمت این خودرو چقدر میتواند باشد. قیمت متوسطی که از این نظرخواهی به دست آمد، ۱۸۰۰۰ دلار بود. جالب است بدانید قیمتی که مدنظر سازندگان ۸۵۰۰ دلار بود. این بررسی نشان داد که قیمت در نظر گرفتهشده خیلی پایین است و چنانچه آنها مایل به فروش خودرو خود هستند باید قیمت آن را بالا ببرند؛ بنابراین آنها قیمت خودرو را ۱۲۵۰۰ دلار تعیین کردند.
جان راسکین نویسنده انگلیسی میگوید: این عاقلانه نیست که پول زیادی بپردازید و خیلی بدتر است که پول کمی پرداخت کنید. هنگامیکه زیاد میپردازید شما فقط مقدار کمی پول را از دست میدهید، ولی وقتی خیلی کم میپردازید بعضی از اوقات ممکن است همهچیز را از دست بدهید، زیرا چیزی را که خریدهاید نمیتواند کاری را انجام دهد که از خریدن آن انتظار داشتهاید.
قانون متعادل در موازنه تجاری، پرداخت کم و دریافت زیاد را منع میکند. اگر شما با کسی که کمترین قیمت را پیشنهاد کرده است معامله میکنید، بهتر است مقداری را هم برای ریسکی که با آن مواجه میشوید در نظر بگیرید.
انتها مطلب/ لینک محتوا